از همون روز اول💜💙
از همون روز اول💜💙
پارت ۱۱
#ارسلان
زدم بیرون حالم خراب بود
با نهایت سرعت سوار ماشینم شدمو ب سمت خونه مهدیس راه افتادممم
رسیدم خونهمهدیس رفتم خونه ش
ارسلان: ابجییییی....
دیدم مهدیس جواب نداد.....
℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅
چند ساعت قبللل
#مهدیس
گریه امونمنداد و گوشی قطع کردم
دلمشکسته بود
زنگ زدم ب محراب
#محراب
اعصاب ت..می بود از دس این دیانا
تو اتاقم خواب بودم ک گوشیم زنگخورد
دیدم مهدیسه
ج ندادم
دوبارهزنگ زد ج ندادم
دوبارع زنگزد صداش رو مخم بود ج دادم
مهراب: هااااا چیه؟؟؟
مهدیس: س..لام
مهراب: علیک
مهدیس: فراموشت کردم💔:-)
مهراب: هه گفتم ک میشه
مهدیس: یک چیز دیگه
پارت ۱۱
#ارسلان
زدم بیرون حالم خراب بود
با نهایت سرعت سوار ماشینم شدمو ب سمت خونه مهدیس راه افتادممم
رسیدم خونهمهدیس رفتم خونه ش
ارسلان: ابجییییی....
دیدم مهدیس جواب نداد.....
℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅℅
چند ساعت قبللل
#مهدیس
گریه امونمنداد و گوشی قطع کردم
دلمشکسته بود
زنگ زدم ب محراب
#محراب
اعصاب ت..می بود از دس این دیانا
تو اتاقم خواب بودم ک گوشیم زنگخورد
دیدم مهدیسه
ج ندادم
دوبارهزنگ زد ج ندادم
دوبارع زنگزد صداش رو مخم بود ج دادم
مهراب: هااااا چیه؟؟؟
مهدیس: س..لام
مهراب: علیک
مهدیس: فراموشت کردم💔:-)
مهراب: هه گفتم ک میشه
مهدیس: یک چیز دیگه
۱۵.۱k
۱۲ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.