shadows murderer:قاتل سایه ها
shadows murderer:قاتل سایه ها
part:2
جنی: چی؟ اون الان گوشی رو رو من قطع کرد؟ دختره ی...
تهیونگ: جنیا انقدر بهش سخت نگیر
جنی: بهش آسون گرفتم که اینجوری شده
تهیونگ: (میخنده) خیلی خوب، بعدا حسابشو میرسی
تهیونگ: حالا نظرت چیه بریم یه چیزی بخوریم؟
جنی: مثبت
ساعت 3 نصفه شب_خونه لیسا
از بی خوابی زیر چشاش گود افتاده بود اما دلش نمی خواست بخوابه. باید یه داستان جدید می نوشت. حالا که اونا یه داستان جنایی بی رحمانه میخواستن باید بهشون میداد.
لیسا: فهمیدم (بلند)
لیسا: جئون جونگ کوک، قاتلی که توی سایه ها آدم شکار میکنه.
بلافاصله قلمش رو توی دستش گرفت و با شوق شروع به نوشتن داستان جدیدش کرد. جوری که یادش رفت چقدر خوابش میاد.
اولین قربانی جئون جونگ کوک قرار بود فاحشه ی طمع کاری باشه که حاضره بخاطر پول هرکاری بکنه.
صبح روز بعد_ساعت 8 صبح
روی میز تحریرش خوابش برده بود که با صدای در زدن یه نفر بیدار شد.
چشمش به برگه های داستانش افتاد.
لیسا: من کی انقدر نوشتم؟
در حالی که یادش نبود چجوری اون همه مطلب رو نوشته با صدای دوباره ی در به خودش اومد.
لیسا: (درو باز کرد) اونی تویی؟
جنی: پس میخواستی کی باشه؟ (میاد تو)
جنی: خواب بودی؟
لیسا: بودم
جنی: بسه دیگه چقدر میخوابی؟
چشمای جنی به کاغذ های روی میز لیسا افتاد و چهرش به کلی تغییر کرد.
جنی: بزار حدس بزنم دیشب تا دیر وقت بیدار بودی داشتی یه داستان جدید مینوشتی.
لیسا: درسته
جنی: خسته نشدی؟ این همه تلاش میکنی آخرشم هیچی، خیال بافی رو کنار بزار و برو سر یه کار درست حسابی
لیسا: اما این یکی با بقیه فرق میکنه
جنی: یادم میاد دوماه پیشم همینو گفتی
لیسا: آره ولی مطمعن باش اینبار دیگه موفق میشم
جنی: امیدوارم
#فیک
#ایتزی #مامامو #بی_تی_اس #بلک_پینک #اکسو #ایستریکیدز #استرو #بی_تی_بی #اسمر_فود #بی_ال #مد_گل #مدگل #پریسا #سرنا #کیوت #جین #جیمین #تیهونگ #جونگ_کوک #نامجون #شوگا #رزی #لیسا #جنی #جیسو #چانویول #دی_و #موکبانگ #السا #انا #شاد #خنده #مستر #جهیزیه #عشق #استوری #عجیب #مانگا #تایپ #شخصیت #تایپ_شخصیت #ادمین #اکسپلور #دوربین_مخفی #روح #ارواح #خوشگل #پسر #کفش #مانتو #محدی_داب #ماکانبد #اینستا #ویترین #تلویزیون #علی_دایی #نیکا #سگ #گربه #کره #کره_جنوبی #کره_شمال
#bts #BTS # #ویکوک #تهکوک #ویمین #جنلیسا #تهنی #جینسو #رزمین #جیرز #لیزکوک #نامجین
part:2
جنی: چی؟ اون الان گوشی رو رو من قطع کرد؟ دختره ی...
تهیونگ: جنیا انقدر بهش سخت نگیر
جنی: بهش آسون گرفتم که اینجوری شده
تهیونگ: (میخنده) خیلی خوب، بعدا حسابشو میرسی
تهیونگ: حالا نظرت چیه بریم یه چیزی بخوریم؟
جنی: مثبت
ساعت 3 نصفه شب_خونه لیسا
از بی خوابی زیر چشاش گود افتاده بود اما دلش نمی خواست بخوابه. باید یه داستان جدید می نوشت. حالا که اونا یه داستان جنایی بی رحمانه میخواستن باید بهشون میداد.
لیسا: فهمیدم (بلند)
لیسا: جئون جونگ کوک، قاتلی که توی سایه ها آدم شکار میکنه.
بلافاصله قلمش رو توی دستش گرفت و با شوق شروع به نوشتن داستان جدیدش کرد. جوری که یادش رفت چقدر خوابش میاد.
اولین قربانی جئون جونگ کوک قرار بود فاحشه ی طمع کاری باشه که حاضره بخاطر پول هرکاری بکنه.
صبح روز بعد_ساعت 8 صبح
روی میز تحریرش خوابش برده بود که با صدای در زدن یه نفر بیدار شد.
چشمش به برگه های داستانش افتاد.
لیسا: من کی انقدر نوشتم؟
در حالی که یادش نبود چجوری اون همه مطلب رو نوشته با صدای دوباره ی در به خودش اومد.
لیسا: (درو باز کرد) اونی تویی؟
جنی: پس میخواستی کی باشه؟ (میاد تو)
جنی: خواب بودی؟
لیسا: بودم
جنی: بسه دیگه چقدر میخوابی؟
چشمای جنی به کاغذ های روی میز لیسا افتاد و چهرش به کلی تغییر کرد.
جنی: بزار حدس بزنم دیشب تا دیر وقت بیدار بودی داشتی یه داستان جدید مینوشتی.
لیسا: درسته
جنی: خسته نشدی؟ این همه تلاش میکنی آخرشم هیچی، خیال بافی رو کنار بزار و برو سر یه کار درست حسابی
لیسا: اما این یکی با بقیه فرق میکنه
جنی: یادم میاد دوماه پیشم همینو گفتی
لیسا: آره ولی مطمعن باش اینبار دیگه موفق میشم
جنی: امیدوارم
#فیک
#ایتزی #مامامو #بی_تی_اس #بلک_پینک #اکسو #ایستریکیدز #استرو #بی_تی_بی #اسمر_فود #بی_ال #مد_گل #مدگل #پریسا #سرنا #کیوت #جین #جیمین #تیهونگ #جونگ_کوک #نامجون #شوگا #رزی #لیسا #جنی #جیسو #چانویول #دی_و #موکبانگ #السا #انا #شاد #خنده #مستر #جهیزیه #عشق #استوری #عجیب #مانگا #تایپ #شخصیت #تایپ_شخصیت #ادمین #اکسپلور #دوربین_مخفی #روح #ارواح #خوشگل #پسر #کفش #مانتو #محدی_داب #ماکانبد #اینستا #ویترین #تلویزیون #علی_دایی #نیکا #سگ #گربه #کره #کره_جنوبی #کره_شمال
#bts #BTS # #ویکوک #تهکوک #ویمین #جنلیسا #تهنی #جینسو #رزمین #جیرز #لیزکوک #نامجین
۷.۴k
۲۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.