ماهخاموش

#ماه_خاموش🔞
#پارت۱۱

در باز شد و با اون پیراهن آبی فرم وارد شد
ترکیب سبز و طوسی چشم هاش باسایه آبی که از لباسش رو چشم هاش افتاده بود
جذاب ترش میکرد
هرچند آثار خستگی رو صورتش پیدا بود
اما از زیبائیش نمیشد گذشت
من مرد ریزبینی بودم و هرگز ظرافت های صورت یک زن از دستم در نمیرفت
به صندلی رو به روم اشاره کردم
- میتونین بشینین خانم ماید
مضطرب وارد شد و نشست
سرشو پائین انداخت و به انگشتای قفل شده‌ی تو همش خیره بود که گفتم
- آقای مکندی به سلامت روان کارمند ها خیلی اهمیت میدن برای همین الان
ازت میخوام اول یه پرسشنامه پر کنی و بعد به سوالاتم جواب بدی
نگاهم کرد و سر تکون داد
پرسشنامه ای که از قبل مخصوص دزیره آماده کرده بودمو بهش دادم و منتظر
موندم
دزیره:
سلامت روان ؟
اونوقت این سوال ها چی بودن ؟!
واقعا باید به همه این سوال ها جواب میدادم ؟
پرسشنامه به جای سوالات روانشناسی پر بود از سوالات سکسی و رابطه های قبلی من
با تعجب برگشتم سمتش
- باید به اینا جواب بدم ؟
سر تکون داد
- مطمئنین پرسشنامه رو به من درست دادین ؟
- بله خانم مایند لطفا سریع تر انجام بدین
مردد خودکارو برداشتم
سوال اول این بود تمایلات جنسی شما چگونه است ؟
جواب ها : جنس مخالف ، هم جنس ، هر دو ، هیچکدام
دلم میخواست بزنم هیچکدام و خیال خودمو راحت کنم ......
دیدگاه ها (۱)

‍ #ماه_خاموش🔞 #پارت۱۲اما میترسیدم مجبور به مشاوره های بعدی ...

‍ #ماه_خاموش🔞 #پارت۱۳سر تکون دادم و شروع کردم به جواب دادن ...

‍ #ماه_خاموش🔞 #پارت۱۰به کوئین نگاه کردم - گند زدم ...؟سر ت...

‍ #ماه_خاموش🔞 #پارت۹دیگه حسابی کلافه شده بودم وقتی رسیدم ف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط