چند پارتی
#چند_پارتی
وقتی مدل شرکتش شدی ولی.....
Part 6
شیشه رو پایین دادم بودم و از وزش نسیم لذت میبردم....کاش همیشه همینقدر ریلکس و بی خیال بودم ......اما ودکا همیشه دردسترس نیست و من همیشه نمیتونم مست کنم
ا/ت: منو دزدیدی
کوک:اره...مشکلیه؟!
ا/ت:نه نه نه خیلیم عالیه دزدیده شدن مدل معروف توسط جئون بزرگ
کوک:می تونی بعدا پز شو بدی
ا/ت:نه اون تویی که پز باید بدی
کوک:نه تویی
ا/ت:نه تویی
کوک:گفتم تویی بگو باشه
ا/ت:نه نه تویی تویی
کوک:باشه خفه شو
ا/ت:اگه میتونی خفم کن
ترمز محکمی وسط جاده زد و نزدیکم شد
کوک:حتمااا
بو*سه عمیقی رو ل*بام زد....با کمال میل انجام میدم اینو.....ن*اله ای توی دهنش کردم که وحشیانه تر ب*وس*ید .....به سختی ازم دل کند و گفت
کوک:زود باش دختر بیا بغلم..
به سختی روی پاش نشستم و این بار من بودم که ل*با*مو رو ل*با*ش گذاشتم .....ب*وس*ه کوتاهی زدو سمت گردنم هجوم آورد و مارک های عمیقی گذاشت
کوک:نظرت چیه.....هوم؟؟
ا/ت:درباره چی؟
کوک:ب*ف*ا*ک دادن تو ماشین ....
ا/ت:شاید بخوام تجربش کنم...
با تابش نور خورشید روی صورتم چشمامو باز کردم طولی نکشید که دوباره بستموشون...
لعنتی سرم داره مترکه خواستم از جام بلند شم که متوجه دستای کسی دورم شدم...
ف*اک .....ف*اک من کدوم گوریم......صب کن اینکه جئون جونگکوکه!هین بلندی کشیدم که بیدار شد
ا/ت:اینجا کدوم گوریه
کوک:خونه من
ا/ت:صب کن ببینم....دیشب.....ف*اک!
کوک:چیشد؟
ا/ت:یااا من هیچی از دیشب یادم نیست الان سر از خونه همکارم در آوردم و بد تر از اون لباس خودم تنم نیست اینجا دقیقا چه خبره....
وقتی مدل شرکتش شدی ولی.....
Part 6
شیشه رو پایین دادم بودم و از وزش نسیم لذت میبردم....کاش همیشه همینقدر ریلکس و بی خیال بودم ......اما ودکا همیشه دردسترس نیست و من همیشه نمیتونم مست کنم
ا/ت: منو دزدیدی
کوک:اره...مشکلیه؟!
ا/ت:نه نه نه خیلیم عالیه دزدیده شدن مدل معروف توسط جئون بزرگ
کوک:می تونی بعدا پز شو بدی
ا/ت:نه اون تویی که پز باید بدی
کوک:نه تویی
ا/ت:نه تویی
کوک:گفتم تویی بگو باشه
ا/ت:نه نه تویی تویی
کوک:باشه خفه شو
ا/ت:اگه میتونی خفم کن
ترمز محکمی وسط جاده زد و نزدیکم شد
کوک:حتمااا
بو*سه عمیقی رو ل*بام زد....با کمال میل انجام میدم اینو.....ن*اله ای توی دهنش کردم که وحشیانه تر ب*وس*ید .....به سختی ازم دل کند و گفت
کوک:زود باش دختر بیا بغلم..
به سختی روی پاش نشستم و این بار من بودم که ل*با*مو رو ل*با*ش گذاشتم .....ب*وس*ه کوتاهی زدو سمت گردنم هجوم آورد و مارک های عمیقی گذاشت
کوک:نظرت چیه.....هوم؟؟
ا/ت:درباره چی؟
کوک:ب*ف*ا*ک دادن تو ماشین ....
ا/ت:شاید بخوام تجربش کنم...
با تابش نور خورشید روی صورتم چشمامو باز کردم طولی نکشید که دوباره بستموشون...
لعنتی سرم داره مترکه خواستم از جام بلند شم که متوجه دستای کسی دورم شدم...
ف*اک .....ف*اک من کدوم گوریم......صب کن اینکه جئون جونگکوکه!هین بلندی کشیدم که بیدار شد
ا/ت:اینجا کدوم گوریه
کوک:خونه من
ا/ت:صب کن ببینم....دیشب.....ف*اک!
کوک:چیشد؟
ا/ت:یااا من هیچی از دیشب یادم نیست الان سر از خونه همکارم در آوردم و بد تر از اون لباس خودم تنم نیست اینجا دقیقا چه خبره....
۱۳.۴k
۲۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.