غرق دریای نگاهت هستم و تو نیستی

...
غرق دریای نگاهت هستم و تو نیستی
دست‌ درزلف‌ سیاهت‌هستم وتو نیستی

درمیان خاطرات گرم عشقت مانده‌ام
همچوشمع‌ سوزانم‌اما نازمن تو نیستی

روزگارم‌چون‌خزان‌وقلب‌من‌در انتظار
در نگاهم سبزی عشق تو و تو نیستی

گرچه‌چون‌گوهرگرانی‌درمیان خاطرم
بازهم‌ درکوچه‌باغ‌ عشق ‌من تو نیستی

شوق‌دیدارت‌مرادیوانه کرده مه‌جبین
بوسه‌ام‌خشکیدکنج‌عکس‌تو تو نیستی

تاکه‌یادت‌می‌کنم‌قلبم چه‌غوقا می‌کند
می‌ نشینم بر سرکویت ولی تو نیستی

تاکجااین‌اشک‌را‌پنهان‌کنم‌از‌چشم خلق
این‌که‌می‌دانم‌تومی‌بینی‌ولی‌تو نیستی
(ندا)
#سروده_های_عاشقانه
Https://telegram.me/RomanticPoem
دیدگاه ها (۲۶)

...گفتم به فدای دل تو هر چه که دارم حتی تب یک شعر و غز...

...چشم مست تو مرا الفت جان است مرو عاشقم‌جانم و این‌ عشق...

...تو زیبا ترین قصیده در بین اشعار منی تو روشن چو مهتاب...

...من دل به تو دادم ولی جز هجر ندیدم پروانه شدم ، سوخت پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط