من کیم تا یار بی پروا به فریادم رسد

من کیم تا یار بی پروا به فریادم رسد؟

آه صبح و گریه شبها به فریادم رسد

دامن صحرا نبرد از چهره ام گرد ملال

می روم چون سیل تا دریا به فریادم رسد
دیدگاه ها (۵)

شبها که میگیرد دلم، یاد تو را تن میکنمتنها به یاد بودنت، احس...

دوست داشتنت معصیتی بود که هرگز نتوانستم ازآن توبه کنملیکن عج...

از چشمهایم میشود فهمید بارانمدلتنگی ات مثل خوره افتاده بر جا...

😐 وصی پور😐 با خدا حرف زدم تا به سرانجام رسمکه سرانجام تو باش...

من توکل به خدا کردهبه دریا می رومزیر دریا رفته بودیمدر مارست...

توی شناخت آدم‌ها کمی خطا دارم ولی به جرات می‌توانم بگویم تجر...

#تاج_چهار_فصل 👑p4راوی:همه مردم داخل سالن عروسی جمع شده بودن....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط