مافیاهای نیمه شب
مافیاهای نیمه شب
Part:6
ویو ا.ت
بالاخره بعد دو دل بودن کفرم در اومد و یکی از لباسا رو انتخاب کردم و پوشیدم و اومدم پایین لباسو خیلی دوس داشتم وقتی اومدم پایین ب سمت میز ناهار خوری راهنماییم کردن وای خودااا چقد غذا چشمام داش میزد بیرون سریع رفتم سمت میز و عین ندید بدیدا و پلش غذا می خوردم دهنم پر بود ک یهو نگام ب اجوما افتاد ک داش با تاسف نگام میکرد معذب شدم(اوخییی😢)و درس عین بچه آدم غذا خوردم و بهش ی لبخند فیک زدم بعد غذا رفتم و ی چرتی زدم
*شب*
ویو تهیونگ
کلی امروز قرار داشتم و واقعن خسته کلافه شدم رفتم خونه و سراغ ا.ت رو از اجوما گرفتم کل داستان امروز برام تعریف کرد واقعن خندم گرف و شاخ در آوردم(اجوما آبرو داری کن لطفن😂💔)
نمی دونستم انقد بچه مثبته رفتم اتاقش دیدم خوابع رفتم اتاقم خودم و کتمو درآوردم ک یکی در زد تق تق
_بیاتو
درباز شد و زیر دستم اومد تو
زیر دست: قربان گفته بودید اطلاعاتی از اون دختره کسب کنیم کنجکاویم بیشتر شد و گفتم
_خب؟
زیردست: اسمش کیم ا.ته
پریدم وسط حرفش
_اینو میدونم ، ادامه؟
زیردست: امم پدرش نانواست و مادرش خونه دار تک فرزنده و در حال حاضر مجرده و در حال تحصیل در دانشگاه......سئول.
چشمام گرد شد
_چی گفتی؟ت دانشگاه.....
(گایز دانشگاه ا.ت حقوقع و نمد چی بنویسم اسمشو) دیه حرفمو نصفه انداختم و با عصبانیت رفتم اتاقش ب این شک کردم ک شاید نباید زنده میزاشتمش.
(ی صلوات برا زنده بودن ا.ت بفرستید😂)
درو محکم باز کردم ک از خواب نازش پرید
ویو ا.ت
خواب بودم داشتم خواب قتل اون شبو میدیدم و یکمم عرق کرده بودم دست و پا میزدم ک بیدار شم ولی انگار نمی شد ک یدفعه با صدای در پریدم از خواب نگا کردم دیدم همون پسرس(همون خدتی بیشعور همون اسم دارع😬) ولی چرا عصبانیه؟
_ط حقوق میخونی؟(حالت عصبانی) وااای خودا این چطوری فمید؟ یا لکنت گفتم
+ه...هعی بیا...
_ساکت شو حقت همون مرگع
اومد سمتم و از زیر*بغلم بلندم کرد و پرتم کرد رو زمین و از جیبش (خاعر ما همین العان برات فاتحع خوندیم روحت شاد😂😐💔) اصلحه رو درآورد و گرف سمتم اشکام جمع شدع بود پس باید ی جور خرش میکردم(دور از جونش) پس گفتم
+هعی ط میدونی کشتن یه دانشجوی دولتی جرمع؟ و حکمت 10 سال حبسع؟(با بغص)(گایز مح از قانونای حقوق و دولت چیزی نمد ولی اگ مجازات از ی جرم نوشتم بدونین خدم از خدم درآوردم و واقعی نی) باعصبانیت تمام جموابمو داد
_(پوز خند)هه(جدی)فکر کردی کشتنت برام سختع؟(داد)
منم.....__________________________
پارت بعدی کاملن حساسع ولی منحرف نشین ن اون حساس
شرط:
لایک: 3
#فیک
#مافیاهای_نیمه_شب
#کیم_ا.ت #کیم_تهیونگ_V
Part:6
ویو ا.ت
بالاخره بعد دو دل بودن کفرم در اومد و یکی از لباسا رو انتخاب کردم و پوشیدم و اومدم پایین لباسو خیلی دوس داشتم وقتی اومدم پایین ب سمت میز ناهار خوری راهنماییم کردن وای خودااا چقد غذا چشمام داش میزد بیرون سریع رفتم سمت میز و عین ندید بدیدا و پلش غذا می خوردم دهنم پر بود ک یهو نگام ب اجوما افتاد ک داش با تاسف نگام میکرد معذب شدم(اوخییی😢)و درس عین بچه آدم غذا خوردم و بهش ی لبخند فیک زدم بعد غذا رفتم و ی چرتی زدم
*شب*
ویو تهیونگ
کلی امروز قرار داشتم و واقعن خسته کلافه شدم رفتم خونه و سراغ ا.ت رو از اجوما گرفتم کل داستان امروز برام تعریف کرد واقعن خندم گرف و شاخ در آوردم(اجوما آبرو داری کن لطفن😂💔)
نمی دونستم انقد بچه مثبته رفتم اتاقش دیدم خوابع رفتم اتاقم خودم و کتمو درآوردم ک یکی در زد تق تق
_بیاتو
درباز شد و زیر دستم اومد تو
زیر دست: قربان گفته بودید اطلاعاتی از اون دختره کسب کنیم کنجکاویم بیشتر شد و گفتم
_خب؟
زیردست: اسمش کیم ا.ته
پریدم وسط حرفش
_اینو میدونم ، ادامه؟
زیردست: امم پدرش نانواست و مادرش خونه دار تک فرزنده و در حال حاضر مجرده و در حال تحصیل در دانشگاه......سئول.
چشمام گرد شد
_چی گفتی؟ت دانشگاه.....
(گایز دانشگاه ا.ت حقوقع و نمد چی بنویسم اسمشو) دیه حرفمو نصفه انداختم و با عصبانیت رفتم اتاقش ب این شک کردم ک شاید نباید زنده میزاشتمش.
(ی صلوات برا زنده بودن ا.ت بفرستید😂)
درو محکم باز کردم ک از خواب نازش پرید
ویو ا.ت
خواب بودم داشتم خواب قتل اون شبو میدیدم و یکمم عرق کرده بودم دست و پا میزدم ک بیدار شم ولی انگار نمی شد ک یدفعه با صدای در پریدم از خواب نگا کردم دیدم همون پسرس(همون خدتی بیشعور همون اسم دارع😬) ولی چرا عصبانیه؟
_ط حقوق میخونی؟(حالت عصبانی) وااای خودا این چطوری فمید؟ یا لکنت گفتم
+ه...هعی بیا...
_ساکت شو حقت همون مرگع
اومد سمتم و از زیر*بغلم بلندم کرد و پرتم کرد رو زمین و از جیبش (خاعر ما همین العان برات فاتحع خوندیم روحت شاد😂😐💔) اصلحه رو درآورد و گرف سمتم اشکام جمع شدع بود پس باید ی جور خرش میکردم(دور از جونش) پس گفتم
+هعی ط میدونی کشتن یه دانشجوی دولتی جرمع؟ و حکمت 10 سال حبسع؟(با بغص)(گایز مح از قانونای حقوق و دولت چیزی نمد ولی اگ مجازات از ی جرم نوشتم بدونین خدم از خدم درآوردم و واقعی نی) باعصبانیت تمام جموابمو داد
_(پوز خند)هه(جدی)فکر کردی کشتنت برام سختع؟(داد)
منم.....__________________________
پارت بعدی کاملن حساسع ولی منحرف نشین ن اون حساس
شرط:
لایک: 3
#فیک
#مافیاهای_نیمه_شب
#کیم_ا.ت #کیم_تهیونگ_V
۵.۹k
۲۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.