فضیلت شماره(۴۰)
فضیلت شماره(۴۰)
بِسْمِ الله الرّحمٰنِ الرّحیم
در "تفسیر فرات" آمده است: ابی مغنم مسلم بن اوس و جاریة بن قدامه سعدی در مجلس #امیرالمؤمنان_علی_علیه_السلام حضور داشتند، حضرت بر فراز منبر در مسجد کوفه سخن می گفت و می فرمود:
سلونی من قبل أن تفقدونی، فإنّی لا اُسئلُ إلّا اُجیب عمّا دون العرش، لایقولها بعدی إلّا کذّاب أو مفتری.
از #من_بپرسید، پیش از آن که مرا نیابید، چرا که هر چیزی که پایین تر از عرش است از من پرسیده شود پاسخ آن را می دهم، پس از من، کسی چنین ادّعایی نمی کند، مگر #دروغگو و افترا زننده.
از گوشه مسجد مردی برخاست که در گردنش کتابی - مانند قرآن - داشت، چهره ای گندمگون، قامتی بلند و موهای مجعّد داشت، گویی از یهودیان عرب بود، او رو به علی علیه السلام کرد و با صدای بلند گفت: ای کسی که ادّعا می کنی آنچه را که نمی دانی و پیشقدم می شوی آنچه را که نمی فهمی (#!!! ) اکنون من از تو می پرسم و تو پاسخ بده.
یاران #امیرالمؤمنان_علی_علیه_السلام از گوشه و کنار مجلس به سوی او پریده و خواستند به او حمله نمایند ؛ ولی #امیرالمؤمنان_علی_علیه_السلام از آنان جلوگیری نموده و فرمود:
او را رها نمایید، و شتاب نکنید، چرا که
#با_شتاب_و_سبک_عقلی_حجّتهای_خدا_اقامه_نمی_شود،_و_با_شتاب_پرسشگر_هم_براهین_خدا_آشکار_نمی_گردد.
آنگاه رو به آن مرد کرد و فرمود: با هر زبانی که می خواهی و با همه فهم و دانشت بپرس که - ان شاء اللَّه - پاسخ می دهم.
آن مرد پرسید: فاصله میان مغرب و مشرق چقدر است؟
#حضرت فرمود: به اندازه مسافت هوا.
پرسید: مسافت هوا چیست؟
#فرمود: دوران و چرخش فلک.
پرسید: اندازه دوران و چرخش فلک چقدر است؟
#فرمود: سیر یک روز خورشید.
آن مرد گفت: راست گفتی. (پس بگو: ) قیامت کی برپا می شود؟
#فرمود: هنگام حضور مرگ و فرا رسیدن اجل.
گفت: راست گفتی، عمر دنیا چقدر است؟
#فرمود: گفته شده: هفت هزار، سپس بی پایان است.
آن مرد گفت: راست گفتی، بکّه و مکّه کجاست؟
#فرمود: مکّه اطراف حرم و بکّه محلّ و موضع کعبه است.
آن مرد گفت: راست گفتی، پس چرا مکّه به این اسم نامیده شده؟
#فرمود: چون خدای متعال زمین را از زیر آن کشید.
پرسید: چرا بکّه گویند؟
#فرمود: چون در آنجا گردنهای گردنکشان و ستمکاران خم و چشمهای گنهکاران گریان گردید.
آن مرد گفت: راست گفتی، خداوند متعال پیش از آنکه عرش را بیافریند در کجا بود؟
#امیرالمؤمنان_علی_علیه_السلام فرمود:
سبحان اللَّه الّذی لایدرک کنه صفته حملة عرشه علی قربهم من کرسیّ کرامته، ولا الملائکة المقرّبین من أنوار سبحات جلاله، ویحک! لایقال للَّه: أین، ولا بِم، ولا فیم، ولا أنَّی، ولا حیث، ولا کیف.
پاک و منزّه است خدایی که حاملان عرش او کُنه صفت او را درک نمی کنند، با اینکه به کرسی کرامت او نزدیک هستند، و فرشتگان مقرّب یارای درک انوار جلال او را ندارند. وای بر تو! برای خداوند نمی توان گفت که خدای کجاست؟ و به چه چیز است؟ و چطور است؟ و در کجاست؟ و چگونه است؟ (او خالق زمان و مکان است و در زمان و مکان نمی گنجد و هرگز به آن مقیّد نمی گردد).
آن مرد گفت: راست گفتی، پیش از اینکه خدای متعال آسمان و زمین را بیافریند عرش او چقدر بر روی آب بود؟
#امیرالمؤمنان_علی_علیه_السلام فرمود: آیا می توانی خوب حساب کنی؟
گفت: آری.
#حضرت فرمود: اگر زمین را پر از دانه های خردل کنند، تا آنکه میان زمین و آسمان پر شود، آنگاه به تو اجازه دهند با این ضعفت، آنها را دانه دانه از مشرق تا مغرب حمل کنی، و به تو عمر طولانی و توانایی انجام این کار را بدهند تا اینکه آنها را حمل نموده و بشماری ؛ آسان تر از شمارش عدد سالهایی است که عرش، پیش از آفرینش آسمان و زمین بر روی آب بوده، همانا من جزئی از یک دهم از هزاران هزار جزء آن را به تو گفتم، و از کاستی و محدود نمودن این امر به سوی خدا استغفار می نمایم.
راوی گوید: آن مرد سرش را تکان داد و گفت: گواهی می دهم که معبودی جز خدا نیست و حضرت محمّد صلی الله علیه وآله بنده و فرستاده اوست، و این اشعار را سرود:
حُزت أقاصی العلوم فما
تبصر أن نوظرت مغلوباً
وأنت أصل العلم یا ذاالهدی
تجلو من الشکّ الغیا هیبا
لاتنثنی عن کلّ اُشکولة
تبدی إذا حلّت أعاجیبا
به عالی ترین مراتب دانش دست یافته ای و دیده نشد تو در مناظره دچار شکست شوی.
تو ریشه و سرچشمه علم و دانشی ای راهنمای هدایت! که تیرگی های شکّ و تردید را برطرف می سازی.
#تو از هیچ معضل و مشکل علمی به زانو درنمی آیی ؛ و زمانی که مشکلات را حلّ نمایی شگفتیهایی آشکار می گردد.
منبع:
[۱]: إرشاد القلوب: ۲۵۷/۲
[۲]بحار الأنوار: ۱۲۶/۱۰ ح۶
[۳]علّامه مجلسی رحمه الله این روایت را در ج: ۲۳۱/۵۷ ح ۱۸۳ از «المحتضر» و در ج: ۳۳۶/۵۷ ح ۲۷ از «ال
بِسْمِ الله الرّحمٰنِ الرّحیم
در "تفسیر فرات" آمده است: ابی مغنم مسلم بن اوس و جاریة بن قدامه سعدی در مجلس #امیرالمؤمنان_علی_علیه_السلام حضور داشتند، حضرت بر فراز منبر در مسجد کوفه سخن می گفت و می فرمود:
سلونی من قبل أن تفقدونی، فإنّی لا اُسئلُ إلّا اُجیب عمّا دون العرش، لایقولها بعدی إلّا کذّاب أو مفتری.
از #من_بپرسید، پیش از آن که مرا نیابید، چرا که هر چیزی که پایین تر از عرش است از من پرسیده شود پاسخ آن را می دهم، پس از من، کسی چنین ادّعایی نمی کند، مگر #دروغگو و افترا زننده.
از گوشه مسجد مردی برخاست که در گردنش کتابی - مانند قرآن - داشت، چهره ای گندمگون، قامتی بلند و موهای مجعّد داشت، گویی از یهودیان عرب بود، او رو به علی علیه السلام کرد و با صدای بلند گفت: ای کسی که ادّعا می کنی آنچه را که نمی دانی و پیشقدم می شوی آنچه را که نمی فهمی (#!!! ) اکنون من از تو می پرسم و تو پاسخ بده.
یاران #امیرالمؤمنان_علی_علیه_السلام از گوشه و کنار مجلس به سوی او پریده و خواستند به او حمله نمایند ؛ ولی #امیرالمؤمنان_علی_علیه_السلام از آنان جلوگیری نموده و فرمود:
او را رها نمایید، و شتاب نکنید، چرا که
#با_شتاب_و_سبک_عقلی_حجّتهای_خدا_اقامه_نمی_شود،_و_با_شتاب_پرسشگر_هم_براهین_خدا_آشکار_نمی_گردد.
آنگاه رو به آن مرد کرد و فرمود: با هر زبانی که می خواهی و با همه فهم و دانشت بپرس که - ان شاء اللَّه - پاسخ می دهم.
آن مرد پرسید: فاصله میان مغرب و مشرق چقدر است؟
#حضرت فرمود: به اندازه مسافت هوا.
پرسید: مسافت هوا چیست؟
#فرمود: دوران و چرخش فلک.
پرسید: اندازه دوران و چرخش فلک چقدر است؟
#فرمود: سیر یک روز خورشید.
آن مرد گفت: راست گفتی. (پس بگو: ) قیامت کی برپا می شود؟
#فرمود: هنگام حضور مرگ و فرا رسیدن اجل.
گفت: راست گفتی، عمر دنیا چقدر است؟
#فرمود: گفته شده: هفت هزار، سپس بی پایان است.
آن مرد گفت: راست گفتی، بکّه و مکّه کجاست؟
#فرمود: مکّه اطراف حرم و بکّه محلّ و موضع کعبه است.
آن مرد گفت: راست گفتی، پس چرا مکّه به این اسم نامیده شده؟
#فرمود: چون خدای متعال زمین را از زیر آن کشید.
پرسید: چرا بکّه گویند؟
#فرمود: چون در آنجا گردنهای گردنکشان و ستمکاران خم و چشمهای گنهکاران گریان گردید.
آن مرد گفت: راست گفتی، خداوند متعال پیش از آنکه عرش را بیافریند در کجا بود؟
#امیرالمؤمنان_علی_علیه_السلام فرمود:
سبحان اللَّه الّذی لایدرک کنه صفته حملة عرشه علی قربهم من کرسیّ کرامته، ولا الملائکة المقرّبین من أنوار سبحات جلاله، ویحک! لایقال للَّه: أین، ولا بِم، ولا فیم، ولا أنَّی، ولا حیث، ولا کیف.
پاک و منزّه است خدایی که حاملان عرش او کُنه صفت او را درک نمی کنند، با اینکه به کرسی کرامت او نزدیک هستند، و فرشتگان مقرّب یارای درک انوار جلال او را ندارند. وای بر تو! برای خداوند نمی توان گفت که خدای کجاست؟ و به چه چیز است؟ و چطور است؟ و در کجاست؟ و چگونه است؟ (او خالق زمان و مکان است و در زمان و مکان نمی گنجد و هرگز به آن مقیّد نمی گردد).
آن مرد گفت: راست گفتی، پیش از اینکه خدای متعال آسمان و زمین را بیافریند عرش او چقدر بر روی آب بود؟
#امیرالمؤمنان_علی_علیه_السلام فرمود: آیا می توانی خوب حساب کنی؟
گفت: آری.
#حضرت فرمود: اگر زمین را پر از دانه های خردل کنند، تا آنکه میان زمین و آسمان پر شود، آنگاه به تو اجازه دهند با این ضعفت، آنها را دانه دانه از مشرق تا مغرب حمل کنی، و به تو عمر طولانی و توانایی انجام این کار را بدهند تا اینکه آنها را حمل نموده و بشماری ؛ آسان تر از شمارش عدد سالهایی است که عرش، پیش از آفرینش آسمان و زمین بر روی آب بوده، همانا من جزئی از یک دهم از هزاران هزار جزء آن را به تو گفتم، و از کاستی و محدود نمودن این امر به سوی خدا استغفار می نمایم.
راوی گوید: آن مرد سرش را تکان داد و گفت: گواهی می دهم که معبودی جز خدا نیست و حضرت محمّد صلی الله علیه وآله بنده و فرستاده اوست، و این اشعار را سرود:
حُزت أقاصی العلوم فما
تبصر أن نوظرت مغلوباً
وأنت أصل العلم یا ذاالهدی
تجلو من الشکّ الغیا هیبا
لاتنثنی عن کلّ اُشکولة
تبدی إذا حلّت أعاجیبا
به عالی ترین مراتب دانش دست یافته ای و دیده نشد تو در مناظره دچار شکست شوی.
تو ریشه و سرچشمه علم و دانشی ای راهنمای هدایت! که تیرگی های شکّ و تردید را برطرف می سازی.
#تو از هیچ معضل و مشکل علمی به زانو درنمی آیی ؛ و زمانی که مشکلات را حلّ نمایی شگفتیهایی آشکار می گردد.
منبع:
[۱]: إرشاد القلوب: ۲۵۷/۲
[۲]بحار الأنوار: ۱۲۶/۱۰ ح۶
[۳]علّامه مجلسی رحمه الله این روایت را در ج: ۲۳۱/۵۷ ح ۱۸۳ از «المحتضر» و در ج: ۳۳۶/۵۷ ح ۲۷ از «ال
۵.۲k
۱۵ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.