حقیقت پنهان

حقیقت پنهان🌱
part 27
...... ............
ارسلان: بچا گشنمه
رضا: اگه یه بار دیگه مامانتو دیدم بهش میگم غذا واست بیشتر درست کنه😂
محراب: نه واقعا راس میگه من خدمم صبحونه فقط شیر و کیک خوردم و اومدم
رضا: اخه زودهههه تازه ساعت 1/50 دیقه اس
متین: خب تو گشنت نیست ما که گشنمونه ما میریم غذا میخوریم
رضا: خب اگه همه میخورین که منم بخورم
ممد: خب پس منو متین میریم ببینیم چیا دارن و کلا سفارش بدیم دیه
محراب: باش برین
ـــــــــــــــــــــــــــــ پنج دقیقه بعدــــــــــــــــــــــــــــ
ممد: میگما قیمتاش زیاد مناسب نبود
محراب: مگه چجوری بود
متین: یه جفت اسنک250 هزار تومن
ارسلان:*چشمای ههمون چهار تا شد*
ارسلان: وااااا
رضا: زیادی گرونه.. من میگم بیاین بریم خونه ی ما یه چیزی دور هم میخوریم
محراب: حله بریم
دیدگاه ها (۰)

حقیقت پنهان🌱part 28نویسنده:☆دوزتان رضا نمیدونست که دوستای خا...

آیلار جونمعزیز دلمامشب، شب تولدتهتولدت مبارکامید وارم همه ی ...

حقیقت پنهان🌱part 26پانیذ:*با دیانا به خودمون اومدیم دیدیم مه...

یه تشکر ویژه دارم از این چند نفر که خیلی حمایتم میکنن من دور...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط