ولی شما نمیدونینوقتی با لالایی ما خوابش نمیبرهوقتیهیچ

ولی شما نمیدونین،وقتی با لالاییِ ما خوابش نمیبره،وقتی‌هیچ‌کاری از دستامون برنمیاد،وقتی‌میبینیم هوا هیچ جوره نمیخاد آفتابی شه براش، وقتی دستمون بِ ابرایِ تیره تر از این شبایِ آسمونش نمیرسه،وقتی قلبمونه،قلبمونه بازم قلبمونه و ما مثلِ مترسکِ بی تحرک میشیم در برابرِ پرپر شدناش،مثلِ شمع آب شدناش،وقتی شعله شمع آب کنش با طوفانم قرار نیست خاموش شه..
دلمون میخاد بمیریم.
میفهمی؟!!
دیدگاه ها (۹)

دخترم،بگذار،دخترانگی‌هایت میانِ لاک‌هایِ رنگی رنگی،عروسک های...

+من هیچ‌احتیاجی،ندارم اگِ بپوشمش خودت‌یخ میزنی،میدونی که_مات...

#بخونید|میگفت تودریچهِ منیُ بعدم هارهار میخندید_اخه‌دریچه لن...

شلاق‌‌ِ‌این‌روز‌ها،برتن‌های‌زخم‌خورده‌کِ میخورد،رگ‌هایِ‌سرخ،...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط