میبیند میان این همه آدم حسابی تنهاست یعنی هیچ کس را ن

می‌بیند میان این همه آدم ، حسابی تنهاست. یعنی هیچ کس را ندارد. آن شب دلم می‌خواست شادی‌ام را با او نصف کنم. مثل یک سیب از وسط نصف کنم تا هرکدامش را خواست بردارد. و او شاید این چیزها را می‌دانست و به من بروز نمی‌داد. حتی به روی خودش هم نمی‌ آورد. فقط گاه نگاهش روی گوش ها و موهایم می‌ماند و تا سر بر می‌گرداندم، مثل گنجشک پریده بود.
گفتم: دنیا مثل آتش گردان است، هرچه سرعتش را بیشتر می‌کند، آدم زودتر به بیرون پرت می‌شود.
گفت: بله، آن‌قدر سریع است که آدم سرگیجه و تنهایی اش را می‌فهمد.
گفتم: پس چه باید کرد؟
گفت: تحمل و سکوت…
گفتم: وقتی آدم یک نفر را دوست داشته باشد، بیشتر تنهاست؛ چون نمی‌تواند به هیچکس جز به همان آدم بگوید که چه احساسی دارد.
دو پرتقال در یک بشقاب گذاشتم و به دست آیدین دادم و گفتم: و اگر آن آدم کسی باشد که تو را به سکوت تشویق می‌کند، تنهایی تو کامل می‌شود …

#عباس_معروفی
دیدگاه ها (۳)

افسرده ایم و خسته دل از هرچه هست و نیست... #محمد_عزیزی

عطار در تذکرة‌الأولیاء : و گفت: محبت درست نشود،مگر در میانِ ...

خلوت دل نیستجای صحبت اغیار ...👤حافظ

جانم آن لحظه که غمگین تو باشدشاد است...👤مولانا

پارت چهاردهم!

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط