برای آنکه یادت از دلم بیرون شود این بار

برای آنکه یادت از دلم بیرون شود این بار
سر سجاده ام بر لب دعا و ذکر آمین بود

اگر چه خط زدم یک شب تمام خاطراتت را
ولیکن شعر من لبریز آن احساس دیرین بود

#زهرا_اسماعیلی
❤ ❤
دیدگاه ها (۳)

در خزانم، جنبشی پنهان به سویت می‌کشد؛غرقِ رفتن می‌شوم، چون ب...

مستی همیشه از شراب نیست...یک جفت چشم قهوه اییک فنجان اسپرسو ...

سخن عشق تو بے آنکہ برآید بہ زبانم رنگ رخساره خبر میدهد از حا...

بلدم شعر ببافمبلدم ناز کنم بلدی گیس ببافی؟بلدی باز کنی؟!توکه...

درگیر تو بودم که نمازم به قضا رفتدر من غزلی درد کشید و سرِ ز...

شب لب پنجره‌ی اتاقم می‌نشینمسراغ عطر تنت را از نسیم شب میگیر...

فیک شاهزاده من

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط