فیک شاهزاده من
جیمین: این تنبیه توعه
از در بیرون رفتم ازش خیلی اعصبانی بودم باید تلافی میکردم بعد از آشپزی ظرف هارو شستم دلم بدجور برای مامان تنگ شده بود میز چیدیم ارباب نشست غذای منو چشید
جیمین: این چه کوفتیه
رومی: همینم از سرتون زیادی ارباب بابت اون کارتون فک نکنم توقع بهترین غذا رو از من داشته باشید نکنه داشتین
صورتش از اعصبانیت میبارید وحشتانک شده بود یهو زدم زیر خنده دست خودم نبود از سر میز بلند شد دنبالم دوید من فرار کرد از خونه زدم بیرون که یکی منو گرفت سرم بالا گرفتم دیدم تهیونگ داداش جیمین هس
تهیونگ: چیشده
رومی: کلی منو اذیت. کرد بوسم کرد منو اذیتش کردم همین
تهیونگ: خوب کارت تمومه
رومی: چی
تهیونگ: میندازتت انباری
رومی: نهه نمیتونم من من نمیشه
که...
از در بیرون رفتم ازش خیلی اعصبانی بودم باید تلافی میکردم بعد از آشپزی ظرف هارو شستم دلم بدجور برای مامان تنگ شده بود میز چیدیم ارباب نشست غذای منو چشید
جیمین: این چه کوفتیه
رومی: همینم از سرتون زیادی ارباب بابت اون کارتون فک نکنم توقع بهترین غذا رو از من داشته باشید نکنه داشتین
صورتش از اعصبانیت میبارید وحشتانک شده بود یهو زدم زیر خنده دست خودم نبود از سر میز بلند شد دنبالم دوید من فرار کرد از خونه زدم بیرون که یکی منو گرفت سرم بالا گرفتم دیدم تهیونگ داداش جیمین هس
تهیونگ: چیشده
رومی: کلی منو اذیت. کرد بوسم کرد منو اذیتش کردم همین
تهیونگ: خوب کارت تمومه
رومی: چی
تهیونگ: میندازتت انباری
رومی: نهه نمیتونم من من نمیشه
که...
- ۳.۴k
- ۰۲ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط