پارت یازدهم
پارت یازدهم
کوک ویو
رفتم پیش مادر و پدرم همهی جریان رو گفتم اونا هم قبول کردن
منم بدون صبر رفتم زنگ زدم به ا/ت گفتم
کوک،، ا/ت من به مادر و پدرم گفتم اونا هم قبول کردن
فقط میگن به تو بگم که بیای خونمون تا مادر پدرم با تو آشنا شن
ا/ت،، چی...اونا قبول کردن؟ من به پدر و مادرم هیچی نگفتم...
کوک،، بعد بهشون میگم...الان آماده شو میام دنبالت
ا/ت،، باشه، ولی کوک من استرس دارم نمیدونم شاید از من خوششون نیومد اون موقع چیکار کنیم
کوک،، نه نترس تو عروس ننه من میشی(خنده)
ا/ت،، یاااا کوک چی میگی
کوک ،، حالا آماده شو
ا/ت،، باش
پایان مکالمه
---------------
ا/ت ویو
.....
کوک ویو
رفتم پیش مادر و پدرم همهی جریان رو گفتم اونا هم قبول کردن
منم بدون صبر رفتم زنگ زدم به ا/ت گفتم
کوک،، ا/ت من به مادر و پدرم گفتم اونا هم قبول کردن
فقط میگن به تو بگم که بیای خونمون تا مادر پدرم با تو آشنا شن
ا/ت،، چی...اونا قبول کردن؟ من به پدر و مادرم هیچی نگفتم...
کوک،، بعد بهشون میگم...الان آماده شو میام دنبالت
ا/ت،، باشه، ولی کوک من استرس دارم نمیدونم شاید از من خوششون نیومد اون موقع چیکار کنیم
کوک،، نه نترس تو عروس ننه من میشی(خنده)
ا/ت،، یاااا کوک چی میگی
کوک ،، حالا آماده شو
ا/ت،، باش
پایان مکالمه
---------------
ا/ت ویو
.....
۱۹.۲k
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.