@trawxo

@trawxo
|•عشق و قمار💔🙂•|

#PART_10
#طاها
رها خانم نمیخای از چوس درای؟!
رها:غلط کردی دوستمو راه ندادی...
طاها:خوب الان تو اون خونه بی صاحاب شهر شامه میخای اونجا بیاریش بعدا قول میدم دعوتشون کنم باشع بابا بعدشم ما از سر خوشی ازدواج نکردیم کــه بخاظره مامانمه امروز میگم بیاد خونه...
رها:باشه فهمیدم :/
میگم اگه مامانت زنده موند چش؟!
طاها:زهرمار معلومه ک زنده میمونه بعدشم من میخام یهش امید بدم ک‌حالش خوب بشه دکترش گفته فقط خوشحالی دوای این درده :)
رها:اخی الاهی خداکنه خوب بشه منم از دستت راحت بشم...
راستی قول دادی منو ببری خرید...
طاها:نمیشه بعدا؟!
رها:نه ی لباس ندارم بپوشم جلو مامانت میگه چرا لباس نداره عروسم؟
منم میگم داماد گداس[با خنده]
طاها:وای جر چی ساختی باشه بریم
رفیتم داخل پاساژ.
ی تاب و شلوارک بود دیدم رها زول زده بهش...
طاها:با چشات خوردیش
رها:چق گوگوله نه؟
طاها:نه اصلانم قشنگ نیس
رها:ریدم تو سلیقت
طاها:برو تو بخریمش بد دهنی چقد :|
آقا این ستو واسمون بیارین ممنون‌...
خریدم و رفتیم بیرون
رها:طاها اینارو چقد باحاله
طاها:رها میدونی چقد گرنه مگه اینکه خودت پولشو بدی
رها:تو زن گرفتی خرج داره زن میخاسی نگیری...
طاها:برو تو ادمو کفری میکنی تو
بعد از کلی کل کل کردن چندس لباس خریدن رفتیم خونه...

•ادامه دارد💦🤍•
•انرژی کامنت💜🌸•


saghar🥰🥰