آهسته گفتم:
آهسته گفتم:
می ترسم روزی
تو را نداشته باشم.
دست هایم را
محکم تر گرفتی.
چشم هایم را که باز کردم
نیمه های شب بود،
تنها در خانه
و روی صندلی
به خواب رفته بودم.
#سپهر_آهنگی
می ترسم روزی
تو را نداشته باشم.
دست هایم را
محکم تر گرفتی.
چشم هایم را که باز کردم
نیمه های شب بود،
تنها در خانه
و روی صندلی
به خواب رفته بودم.
#سپهر_آهنگی
۴.۵k
۱۶ تیر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.