چند پارتی

"چند پارتی"
وقتی کات کرده بودین و....🪐🌱پارت اخر:////

متعجب به دنبال صاحب صدا گشتن که با دیدن میا تو اون حالت خون تو رگام یخ زد...عصبی به طرفشون رفتم و مشت محکمی نثار صورت سوهیون کردم...عوضی چطور جرعت میکنی دوست دختر منو ببوسی... هااان*عصبی و داد*
سوهیون{هه دوست دختر؟...اقای پارک فکر کنم یادت رفته همه چیز بین تو و میا تموم شد*پوزخند*
جیمین{خواب دیدی خیر باشه اگر چیزی مال من باشه تا آخرش ماله منه و هیچکس هم نمیتونه از چنگم درش بیاره...فهمیدی؟*داد بلند*... بدون اینکه منتظر حرفش باشم دست میا رو گرفتم وبه سمت درخت چناری که به هیچ جا دید نداشت رفتم...برگشتم سمتش تا ازش توضیح بخوام که با دیدن رنگ پریده و اشک هایی که مثل الماس روی گونه ی سرخش می ریختن با ترس به سمتش رفتم و بازوهاش رو گرفتم...میا...میا عزیزم آروم باش...تموم شد قشنگم.
میا{جیم...جیمین بخ...بخدا اون منو هق...بزور بوسیدهق*گریه*
جیمین{هیس آروم باش چاگیا من پیشتم.
میا{خیلی دوست دارم جیمینی هق*کیوت و بغض*
جیمین{منم دوست دارم فرشته کوچولو:)))))
~~~~~~~~~~~~~~~
@jin_fake
دیدگاه ها (۲۴)

"چند پارتی"وقتی طراح لباس شرکتش بودی و....🌇☄️پارت اول:////دا...

"چند پارتی"وقتی طراح لباس شرکتش بودی و....🌇☄️پارت اخر:////یو...

های!امروز میخوام درباره به موضوعی باهاتون حرف بزنم.ببینید ای...

"چند پارتی"وقتی کات کرده بودین و....🪐🌱پارت پنجم:////میا ویوب...

ویو جونگکوک پری ها به صف شده بودن و سرشون پایین بود که جیمین...

سه پارتی هیسونگ p۲

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط