عشق جذاب

پارت ۴۱

النا :هعی جئون چطور یمیتونی این حرفو بزنی ها من نمیخوام باهات بمونم کی اینو گفته (جدی )

کوک: یع..(النا حرفشو قطع میکنه)
النا :آره منم دوست دارم
کوک: (از لب هاش سطحی یمبوسه)
مرسی

النا :لبخند)

ویو النا

دیدم داره میاد سمتم ولی ما هنوز ازدواج نکردیم با اینکه یه بار باهاش رابطه داشتم و
گفتم
النا :من خیلی گشنه

کوک:منم همینطور

النا :پس بریم یه چیز یبخوریم

کوک:هه غذای ما دوتا اینجاست (اشاره به دیک و النا )(پوزخند)

النا : شرمنده

زود از اتاق اومدم پایین و رفتم سر می زنشستم که کوک هم اومد و با یه اخم نگاهم کرد شاممون رو خوردیم من داشتم میرفتم ت اتاقم که دستم کشیده شود
النا : چیه

کوک : کجا دار یمیری

النا :اتاقم

کوک:(براید بعلش میکنه و به سمت اتاق خودش میبره )
از این به بعد اتاق تو اینجاست


النا : چرت نگو ما هنوز ازدواج نکردیم

کوک : ساکت

النا :(چشم غره)
من رفتم روی تخت دراز کشیدم در دور ترین نقطه تخت که دیدم کوک لباسشو در آورد اون عادت داشت اینجور یبخوابه اومد و منو کشون سمت خودش و دستاشو دور کمرم حلقه کرد

کوک : دوست دارم (اروم)
النا :منم دوست دارم
کوک سرشو کرد تو گردنم چندتا بوس زد
دیدگاه ها (۳)

عشق جذاب

عشق جذاب

Diamond or love

وایب فیک جدید name : daimond or love¿عشق یا الماس به زودی گذ...

قلب یخیپارت ۱۰از زبان ا/ت:غذامون تموم شد منم میخواستم برم دس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط