اول سراغِ چشم هایت رفتم
اول سراغِ چشم هایت رفتم
چشم های تو!
گفتم مبادا بسوزد
و ناز خواب تو کابوس شود
بعد سراغ موهایت رفتم
موهای تو ناز بود وُ باز بود
آنقدر که گفتم
مبادا که سفت بگیرد این دستهای چغرَم
بعد تو دردت بیاید وُ
خواب از سرت بپرد!
بعد سراغِ لبهایت
لب هایِ تو داغ بود
خیلی داغ!
آنقدر که نمی شد نبویید، نبوسید
گفتم مبادا که سردیِ تنم
لبانِ گرم تو را یخ کند
مبادا که بوسه ام
لب لطیف تو را زخم کند
مبادا که وقتِ بوسه
خیال خوش تو را خَش کند
مبادا مبادا که...
اصلن خودت بگو
می خواهی کجای خیال تو بمیرم!؟
****
چشم های تو!
گفتم مبادا بسوزد
و ناز خواب تو کابوس شود
بعد سراغ موهایت رفتم
موهای تو ناز بود وُ باز بود
آنقدر که گفتم
مبادا که سفت بگیرد این دستهای چغرَم
بعد تو دردت بیاید وُ
خواب از سرت بپرد!
بعد سراغِ لبهایت
لب هایِ تو داغ بود
خیلی داغ!
آنقدر که نمی شد نبویید، نبوسید
گفتم مبادا که سردیِ تنم
لبانِ گرم تو را یخ کند
مبادا که بوسه ام
لب لطیف تو را زخم کند
مبادا که وقتِ بوسه
خیال خوش تو را خَش کند
مبادا مبادا که...
اصلن خودت بگو
می خواهی کجای خیال تو بمیرم!؟
****
۱.۴k
۳۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.