𝕡𝕒𝕣𝕥³⁶
𝕡𝕒𝕣𝕥³⁶
_ببین حوصله دعوا ندارم! دهنتو باز کن!
این لقمه رو ک خوردم لبخندی از رضایت زد ک قلبمو اکلیلی کرد!
_آفرین بیبی!
اومد لقمه بعدی رو بگیره ک تلفنش زنگ خورد
_بلهه
#ددی من...
ک ته بلند شد و رفت توی اتاق تا باهاش حرف بزنه!
دلشوره تمام وجودم رو گرفته بود! یعنی اون دارع به من! هققق یعنی درست شنیدم؟
بعد از اون مکالمه کتشو برداشت اومد سمتم و گفت
_برگشتم این ظرف باید خالی باشه! ب آجوما هم سپردم مواظبت باشه! هرچی خواستی بخوری ب آجوما میگی فهمیدی!
و رفت!
خواستم دنبالش برم! اما در قفل بود
+قفل در کجاسس(باداد)
آجوما=خانم؛ آقا وقتی میرن در رو میبندن و حتی کلید رو ب منم ندادن!!!
چقدر بی فکره نمیگه یهویی حالمون بد بشه؟
بچه هاببخشید کمه می رم یه زره درس بخونم دوباره بنویسم این پاذت شرایط نداره
_ببین حوصله دعوا ندارم! دهنتو باز کن!
این لقمه رو ک خوردم لبخندی از رضایت زد ک قلبمو اکلیلی کرد!
_آفرین بیبی!
اومد لقمه بعدی رو بگیره ک تلفنش زنگ خورد
_بلهه
#ددی من...
ک ته بلند شد و رفت توی اتاق تا باهاش حرف بزنه!
دلشوره تمام وجودم رو گرفته بود! یعنی اون دارع به من! هققق یعنی درست شنیدم؟
بعد از اون مکالمه کتشو برداشت اومد سمتم و گفت
_برگشتم این ظرف باید خالی باشه! ب آجوما هم سپردم مواظبت باشه! هرچی خواستی بخوری ب آجوما میگی فهمیدی!
و رفت!
خواستم دنبالش برم! اما در قفل بود
+قفل در کجاسس(باداد)
آجوما=خانم؛ آقا وقتی میرن در رو میبندن و حتی کلید رو ب منم ندادن!!!
چقدر بی فکره نمیگه یهویی حالمون بد بشه؟
بچه هاببخشید کمه می رم یه زره درس بخونم دوباره بنویسم این پاذت شرایط نداره
۱۵.۴k
۰۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.