میدونی قسمت بدش کجاس؟!
میدونی قسمت بدش کجاس؟!
اونجا که دیگه نمیتونی بهش زنگ بزنی، نمیتونی بری پیشش، نمیتونی برش گردونی به اون چیزی که قبلا بود...
اونجا که دلت تنگ میشه...
نه واسه خودش!
واسه روزایی که باهم داشتین !
واسه بیرون رفتناتون، پیاده رویاتون، واسه خاطره تعریف کردناش، غر زدناش، بی اعصابیاش، خنده هاش، واسه اینکه وقتی اسمتو صدا میکنه ذوق کنی، واسه اینکه وقتی پیام میده، ته دلت بلرزه، واسه وقتایی که دوست بودین، واسه وقتایی که همو دوس داشتین...
واسه ی نگاهش که با همه دنیا فرق داشت!
.
حالا میدونی از همه ی اینا بدتر چیه؟!
اینکه بری، ولی نگرانش باشی!
نگران اینکه نکنه عوض بشه
نکنه خوب نباشه، نکنه اون نگاه مهربونه یادش بره...
مثلا من!
منم همش نگران توام،
که نکنه خودتو یادت بره...
نکنه....
.
اما بدترین قسمتش اینجاس...
اینه که هیچکس نمی فهمتش!
اینه که ازش میترسم!
اینکه یه روزی تو چشاش نگا کنی،
وسط همه ی خاطره های قشنگی که ازش داری
ببینی چقد عوض شده...
که اون نگاه معصومی که عاشقش بودی رو به هیچی فروخته...
به هیچی!
آره...
بدترین قسمتش
دقیقا همینجاس..
#اهورا_فروزان
اونجا که دیگه نمیتونی بهش زنگ بزنی، نمیتونی بری پیشش، نمیتونی برش گردونی به اون چیزی که قبلا بود...
اونجا که دلت تنگ میشه...
نه واسه خودش!
واسه روزایی که باهم داشتین !
واسه بیرون رفتناتون، پیاده رویاتون، واسه خاطره تعریف کردناش، غر زدناش، بی اعصابیاش، خنده هاش، واسه اینکه وقتی اسمتو صدا میکنه ذوق کنی، واسه اینکه وقتی پیام میده، ته دلت بلرزه، واسه وقتایی که دوست بودین، واسه وقتایی که همو دوس داشتین...
واسه ی نگاهش که با همه دنیا فرق داشت!
.
حالا میدونی از همه ی اینا بدتر چیه؟!
اینکه بری، ولی نگرانش باشی!
نگران اینکه نکنه عوض بشه
نکنه خوب نباشه، نکنه اون نگاه مهربونه یادش بره...
مثلا من!
منم همش نگران توام،
که نکنه خودتو یادت بره...
نکنه....
.
اما بدترین قسمتش اینجاس...
اینه که هیچکس نمی فهمتش!
اینه که ازش میترسم!
اینکه یه روزی تو چشاش نگا کنی،
وسط همه ی خاطره های قشنگی که ازش داری
ببینی چقد عوض شده...
که اون نگاه معصومی که عاشقش بودی رو به هیچی فروخته...
به هیچی!
آره...
بدترین قسمتش
دقیقا همینجاس..
#اهورا_فروزان
۱۲.۹k
۱۹ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.