عاشقانه های پاک

عاشقانه های پاک


قسمت هفتاد و چهار




چقدر ناز ادم های مختلف را سر بستری کردن های ایوب کشیده بودم و نگذاشته بودم متوجه شود.....
هر مسئولی را گیر میاوردم برایش توضیح میدادم که نوع بیماری ایوب با بیماران روانی متفاوت است....
مراقبت های خاص خودش را میخواهد....ب روان درمانی و گفتار درمانی احتیاج دارد،نه اینکه فقط دوز قرص هایش کم و زیاد شود.....


این تنها کاری بود ک مدد کار ها میکردند....
وقتی اعتراض میکردم ،میگفتند"به ما همین قدر حقوق میدهند"
اینطوری ایوب به ماه نرسیده بود دوباره بستری میشد....


ادامه دارد...
دیدگاه ها (۱)

عاشقانه های پاکگاهی اوقات فکر کردن به بعضی ها...ناخوداگاه لب...

عاشقانه های پاکسر سجاده عشق وان یکاد نثارت میکنممی خواهم کسی...

عاشقانه های پاکقسمت هفتاد و سهایوب داشت ب خرده کارهای خانه م...

عاشقانه های پاکقسمت هفتاد و دوامدم توی راهرو نشستم...انگار ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط