معلم روانی
#معلم روانی
p6
بورام:ای دردم اومددددد
کوک:(خم میشه و تو چشاش زل میزنه و میره جلو تر)
ببینم این چند روز کجا بودی
بورام:ب ب با تهیونگ رفته بودیم سفر(قرمز میشه)
کوک(نیش خنده) ببینم آخ هفته وقتت آزاده
بورام:آره
کوک:ساعت ۸ صب آماده باش فردا میام دنبالت
بورام:باشه ها چی
کوک:دیگه قبول کردی نمیتونی پس بگیری(میره)
بورام:بمون عه(میره دنبالش)
*فردا صب*
دونا:کجا دختر
بورام:بیرون
دونا:امروز قرار بود بریم ورزش
یورام:یه کار دیگه دارم
دونا:چرا انقد به خودت میرسی
بورام:ها چی من؟ برو بابا من همیشه همینم
دونا:آره آره تو راست میگی
*دلینک دلینک*
بورام:بله
کوک:جلو درتونم
بورام:عه خو بمون تازه بیدار شدم
کوک:عه خوبه گفتم ساعت ۹ میام عه غط کرد
جیمین:این ماشین کوک نیست
کوک تو اینجا چیکار میکنی
کوک:ا سلام منتظر بورامم
جیمین:اوووو وو
هانول:عشقم بیا تو دیگه ها برادر شوهر
کوک:شیلامممم برادر زن
هانول:چطوری رفیق
کوک:خوبم اسکلم
هانول:یکم با ادب باش(خنده)
بورام:خیلی زود اومدی حتی نتونستم صورتمو آب بزنم
عه هانول جیمین (خجالت میکشه)
کوک:اوه لباست چقد خوشکلههههههعه
هانول:نتونستی صورتتو آب بزنی؟(خنده)
جیمین:عشقم بیا بریم اینا رو تنها بزاریم
کوک:خدافظ
بورام:بابای
کوک:بفرمایید بشینید (در ماشینو باز میکنه)
بورام:اومایگاد چقد جنتلمن مرسی
کوک:(خنده)
*سوار ماشین میشن*
بورام:واقعا خیلی خوشتیپه تتو رگ دستش موهاش وییی (تو ذهنش)
کوک:واقعا خوشکله ها (تو ذهنش)
بورام:کجا داریم میریم
کوک:دریا
بورام:واقعا م دوست دالم
کوک:پس بزار زود تر بریم (پاشو میزاره رو گاز)
بورام:ایوای خیلی تند داری نمیری؟
کوک: عادت دارم
بورام:چه خفن
کوک:ما اینیم دیگه
*میرسن ساحل*
بورام:عرررررررر(میدوعه)
کوک:ایبابا ارومممم
بورام:دریا دوست دالمممم
کوک:آروم بچهههه
بورام کجا رفتی
بورام:لیلیلیبیب کوک بیا آب بازیییی
کو ک کوک کوک یه چیزی داره از آب میاد بیرون
کوک:ا اون چیه بوراممممممممممممم
بورام:(جیغ) کوکککککککککک کمکککککک(میپره بغل کوک،گریه)
کوک: بیا اینجا بدو پشتم بمون
(یه چاقو در میاره که خیلی عجیب هست )
بورام: مراقب باشششششش
کوک:نگران نباش
*با چند ضربه اون موجود میمیره*
بورام:یعنی تو همون مردی که ازم محافظت میکنه؟
کوک:ای آخ
بورام:چی چیشده
کوک:اون اهریمن گازم گرفت
بورام:ببخشیددد تقصیر منهههه(گریه شدید)
کوک:گریه نکن عشقم چیزی نیست که(بغلش میکنه)
بورام:(سرشو میزاره رو سینه کوک)ت ت تو الان گفتی عشقم؟(اشکاشو پاک میکنه)
کوک: ن ن ن نه اشتباه شد (استرس میگیره)
بورام:چرا قلبت تند میزنه
کوک:برو بابا من ؟(هولش میده)
بورام:یااااااا(داره میوفته)
کوک: دست بورامو میگیره و..
خب برای این پارت ۲۵ تا لایک و کامنت دوپارت بعد امادست
حمایت نشه؟🥺
p6
بورام:ای دردم اومددددد
کوک:(خم میشه و تو چشاش زل میزنه و میره جلو تر)
ببینم این چند روز کجا بودی
بورام:ب ب با تهیونگ رفته بودیم سفر(قرمز میشه)
کوک(نیش خنده) ببینم آخ هفته وقتت آزاده
بورام:آره
کوک:ساعت ۸ صب آماده باش فردا میام دنبالت
بورام:باشه ها چی
کوک:دیگه قبول کردی نمیتونی پس بگیری(میره)
بورام:بمون عه(میره دنبالش)
*فردا صب*
دونا:کجا دختر
بورام:بیرون
دونا:امروز قرار بود بریم ورزش
یورام:یه کار دیگه دارم
دونا:چرا انقد به خودت میرسی
بورام:ها چی من؟ برو بابا من همیشه همینم
دونا:آره آره تو راست میگی
*دلینک دلینک*
بورام:بله
کوک:جلو درتونم
بورام:عه خو بمون تازه بیدار شدم
کوک:عه خوبه گفتم ساعت ۹ میام عه غط کرد
جیمین:این ماشین کوک نیست
کوک تو اینجا چیکار میکنی
کوک:ا سلام منتظر بورامم
جیمین:اوووو وو
هانول:عشقم بیا تو دیگه ها برادر شوهر
کوک:شیلامممم برادر زن
هانول:چطوری رفیق
کوک:خوبم اسکلم
هانول:یکم با ادب باش(خنده)
بورام:خیلی زود اومدی حتی نتونستم صورتمو آب بزنم
عه هانول جیمین (خجالت میکشه)
کوک:اوه لباست چقد خوشکلههههههعه
هانول:نتونستی صورتتو آب بزنی؟(خنده)
جیمین:عشقم بیا بریم اینا رو تنها بزاریم
کوک:خدافظ
بورام:بابای
کوک:بفرمایید بشینید (در ماشینو باز میکنه)
بورام:اومایگاد چقد جنتلمن مرسی
کوک:(خنده)
*سوار ماشین میشن*
بورام:واقعا خیلی خوشتیپه تتو رگ دستش موهاش وییی (تو ذهنش)
کوک:واقعا خوشکله ها (تو ذهنش)
بورام:کجا داریم میریم
کوک:دریا
بورام:واقعا م دوست دالم
کوک:پس بزار زود تر بریم (پاشو میزاره رو گاز)
بورام:ایوای خیلی تند داری نمیری؟
کوک: عادت دارم
بورام:چه خفن
کوک:ما اینیم دیگه
*میرسن ساحل*
بورام:عرررررررر(میدوعه)
کوک:ایبابا ارومممم
بورام:دریا دوست دالمممم
کوک:آروم بچهههه
بورام کجا رفتی
بورام:لیلیلیبیب کوک بیا آب بازیییی
کو ک کوک کوک یه چیزی داره از آب میاد بیرون
کوک:ا اون چیه بوراممممممممممممم
بورام:(جیغ) کوکککککککککک کمکککککک(میپره بغل کوک،گریه)
کوک: بیا اینجا بدو پشتم بمون
(یه چاقو در میاره که خیلی عجیب هست )
بورام: مراقب باشششششش
کوک:نگران نباش
*با چند ضربه اون موجود میمیره*
بورام:یعنی تو همون مردی که ازم محافظت میکنه؟
کوک:ای آخ
بورام:چی چیشده
کوک:اون اهریمن گازم گرفت
بورام:ببخشیددد تقصیر منهههه(گریه شدید)
کوک:گریه نکن عشقم چیزی نیست که(بغلش میکنه)
بورام:(سرشو میزاره رو سینه کوک)ت ت تو الان گفتی عشقم؟(اشکاشو پاک میکنه)
کوک: ن ن ن نه اشتباه شد (استرس میگیره)
بورام:چرا قلبت تند میزنه
کوک:برو بابا من ؟(هولش میده)
بورام:یااااااا(داره میوفته)
کوک: دست بورامو میگیره و..
خب برای این پارت ۲۵ تا لایک و کامنت دوپارت بعد امادست
حمایت نشه؟🥺
۸.۴k
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.