ماه بنفشم
#Maah_Banafsham
#part24
دیانا رفت نشستو منم رفتم یه مشروب برا خودم گرفتم
رفتم پیش دیانا نشستم،یکم ازش خوردمو رو کردم به دیانا
اینقدر نگاه بهش کردم که برگشت سمتم
یه لبخند زدو تو جاش تکون خورد
+ام چیزه،ارسلان؟
_جونم؟
+حالت خوبه؟
_اوم،عالیم(با حالت مستی)
من میرم به صورتم یه ابی بزنم زود میام،همینجا باش
+باشه
#دیانا:
همینجوری نشسته بودم که یه دفعه ای دستی جلوم دراز شد
سرمو بلند کردم که چشمم خورد به یه پسر قد بلند با یه تیپ مردونه که با لبخند نگام میکنه
~افتخار میدین برای یه دور رقص،بانوی زیبا!
مونده بودم چی بگم،نمیتونستم نه بگم،نمیدونم چیشد که گفتم
_بله
باهم رفتیم رو پیست رقص دستشو گذاشت رو کمرم و منم دستمو گذاشتم دور گردنش،که یهو
ارسلانو دیدم که با چشم به خون نشسته داره میاد سمتمون....
#part24
دیانا رفت نشستو منم رفتم یه مشروب برا خودم گرفتم
رفتم پیش دیانا نشستم،یکم ازش خوردمو رو کردم به دیانا
اینقدر نگاه بهش کردم که برگشت سمتم
یه لبخند زدو تو جاش تکون خورد
+ام چیزه،ارسلان؟
_جونم؟
+حالت خوبه؟
_اوم،عالیم(با حالت مستی)
من میرم به صورتم یه ابی بزنم زود میام،همینجا باش
+باشه
#دیانا:
همینجوری نشسته بودم که یه دفعه ای دستی جلوم دراز شد
سرمو بلند کردم که چشمم خورد به یه پسر قد بلند با یه تیپ مردونه که با لبخند نگام میکنه
~افتخار میدین برای یه دور رقص،بانوی زیبا!
مونده بودم چی بگم،نمیتونستم نه بگم،نمیدونم چیشد که گفتم
_بله
باهم رفتیم رو پیست رقص دستشو گذاشت رو کمرم و منم دستمو گذاشتم دور گردنش،که یهو
ارسلانو دیدم که با چشم به خون نشسته داره میاد سمتمون....
۴.۱k
۰۶ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.