من که عشق نمیدانستم

من که عشق نمی‌دانستم
تو
یادم دادی . . .

بی‌هوا آمدی
گرد راه را از شانه‌هایت تکاندی
و
تنهایی زنانه‌ام را در آغوش گرفتی!


من که دلتنگی نمی‌دانستم
رفتی
هوای شانه‌هایت را بین تنهایی‌هایم جا گذاشتی
و
مهربانی آغوشت را . . .
دیدگاه ها (۱)

همه میگویند : دلــتــنــــــگ نــَـــبــــــاش !پـیــدایــش ...

دلم برای توتنگ نمی شود ...دلم برای خودم تنگ می شودکه با تو م...

مثل یک پوپک سرما زده در بارش برف ،سخت محتاج به گرمایپر و بال...

این زمستان گویا غم پنهان دارد که در این موعد سرد عوض برف به...

از مادر برایت بگویم، از روزی که رفتی هر روز، هر چند ساعت با ...

حالا باز دوباره وقتش شده که برای تو بنویسم . باید جز به جز ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط