آی آی بابا تروخدا نزن ببخشید دیگه تکرار ن
آی .. آی... بابا تروخدا نزن... ببخشید ...دیگه ....تکرار نمیشه ....غلط کردم ...دیگه همچ..ین کاری.. نمی کنم..
نامی. خفه شو دختره هرزه که جرعت میکنی صداتو واسیه من ببری بالا به چه حقی جواب منو میدی هان( عربده)
بابا غلط کردم تروخدا نزن خیلی درد داره
نامی.وای به حالت وای به حالت اگه یه بار دیگه این کارتو تکرارم کنی اونموقع زندت نمیذارم ( میره موهاشو میکشه) فهمیدی(عربده)
بله بابا ممنونم
امشبم تو انباری به دون آب و غذا میخوابی تا ادب شا فهمیدی(داد)
بله پدر فهمیدم ( ترس و گریه)
و نامجون از انباری بیرون رفت
ویو رزی ( رزی بلک پینگ نیست):
بعد اینکه کلی کتکم زد رفت بیرون درم قفل کرد همه بدن خونی و زخمی و کبود بود آخه چرا این بلا ها باید سرم بیاد من که کاری نکردم بابام از من متنفره چون وقتی به دنیا اومدم مادرم مرد و پدر سر همون قضیه ازت متنفره همیشه که میاد خونه اعصبانیتش رو سر من خالی میکنه و کتکم میزنه اما اون هیچ وقت نفهمید که ☆ تقصیر من نیست☆
(فلش بک به ۴ ساعت پیش)
رزی:
امروز تو راه برگشت خوردم زمین و پام خونی شد یه عابر بهم کمک کرد و پام رو پانسمان کرد ازش تشکر کردم اما خیلی دیر شده بود وقتی رسیدم خونه با چیزی که دیدم وحشت کردن اون....
خماری کم. خب دیگه پارت بعد رو الان میذارم نظرتون رو بگید.
نامی. خفه شو دختره هرزه که جرعت میکنی صداتو واسیه من ببری بالا به چه حقی جواب منو میدی هان( عربده)
بابا غلط کردم تروخدا نزن خیلی درد داره
نامی.وای به حالت وای به حالت اگه یه بار دیگه این کارتو تکرارم کنی اونموقع زندت نمیذارم ( میره موهاشو میکشه) فهمیدی(عربده)
بله بابا ممنونم
امشبم تو انباری به دون آب و غذا میخوابی تا ادب شا فهمیدی(داد)
بله پدر فهمیدم ( ترس و گریه)
و نامجون از انباری بیرون رفت
ویو رزی ( رزی بلک پینگ نیست):
بعد اینکه کلی کتکم زد رفت بیرون درم قفل کرد همه بدن خونی و زخمی و کبود بود آخه چرا این بلا ها باید سرم بیاد من که کاری نکردم بابام از من متنفره چون وقتی به دنیا اومدم مادرم مرد و پدر سر همون قضیه ازت متنفره همیشه که میاد خونه اعصبانیتش رو سر من خالی میکنه و کتکم میزنه اما اون هیچ وقت نفهمید که ☆ تقصیر من نیست☆
(فلش بک به ۴ ساعت پیش)
رزی:
امروز تو راه برگشت خوردم زمین و پام خونی شد یه عابر بهم کمک کرد و پام رو پانسمان کرد ازش تشکر کردم اما خیلی دیر شده بود وقتی رسیدم خونه با چیزی که دیدم وحشت کردن اون....
خماری کم. خب دیگه پارت بعد رو الان میذارم نظرتون رو بگید.
- ۵.۹k
- ۰۷ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط