ویو جیمین
ویو جیمین
سلام من جیمین هستم و ازدواج کردم
البته فکر نکنید خیلی دوستش دارما
خیلی ازش بدم میاد
همش دنبال راهی ام که ازش دور شم ولی از اونجایی که اون عاشقمه میاد نزدیکم
ویو یوری(زن جیمین)
سلام من یوری ام زن جیمین من واقعا خیلی دوستش دارم اما اون ازم دور میشه
ویو جیمین
خواب بودم که با صدای اون هرزه بیدار شدم
یوری:عشقم پاشو صبحونه حاضره
جیمین*یه سیلی به یوری میزنه*دختره ی هرزه چند بار بگم منو عشقم صدا نکن
یوری:چرا اینقدر ازم بدت میاد مگه چیکارت کردم لعنتی*با گریه*
جیمین :بد ترین کار زندگیم رو نابود کردی
یوری:*با گریه میره پایین*
جیمین:ایششش بگیرم بخوابم اه
ا/ت :عوضی دیگه تا کی باید تحملت کنم
هیونگ سو (شوهر ا/ت):تا ابد
ا/ت :چجوری هااااا
هر روز یه دختر رو میاری خونه بهش تجاوز میکنی
من تابه حال پسری رو آوردم خونه مگه هرزه ی بدبخت من بیچاره رو بگو که عاشق توی هرزه شدم عوضییییییییی(با داد و گریه و تیکه آخرش که میگه عوضی رو جیغ زد)
هیونگ سو:هووووو صدا تو واسه من بالا نبرااااا اصلا دوست دارم تا صبح یه دختر رو بکنم به تو چه آخه ما فقط باهم ازدواج کردیم و کنار هم میخوابیم اونم خیلی کم
ا/ت: من دیگه نمیتونم تحملت کنم از کجا معلوم یه زن دیگه نداری
هیونگ سو: میخواستی با من ازدواج نکنی
ا/ت: مگه من از آینده خبر دارم *اینو میگه و میزنه از خونه بیرون*
هیونگ سو:برو گورتو گم کن دختره ی عوضی
ا/ت :من چیکار کردم مگه مردتیکه*تو دلش*
ویو ا/ت
داشتم واسه خودم راه میرفتم که رسیدم به یه بار رفتم داخلش بوی الکل و سیگار پر شده بود
ویو جیمین
دیگه گفتم از خواب بلند شم و برم بار یه ویسکی بخورم
یوری: کجا میری
جیمین: فضولی مگه
یوری:ایشششش
جیمین:کوفت درد زهر مار
*رسیدن به بار*
رفتم داخل بار و رو یه صندلی نشستم
صندلی رو به روم یه دختر خیلی خوشگل نشسته بود
ا/ت:نشسته بودم که یه مرد خوشتیپ روبهروی میزم نشسته بود بهش میخورد متاهل باشه ولی چرا زنشو نیاورده؟
همینطوری چشم تو چشم شده بودیم که یهو....
خب خب عجقام اینم پارت ۱
♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️
شرط ها:
۲۰ لایک
۱۰کامنت
بابای✨
سلام من جیمین هستم و ازدواج کردم
البته فکر نکنید خیلی دوستش دارما
خیلی ازش بدم میاد
همش دنبال راهی ام که ازش دور شم ولی از اونجایی که اون عاشقمه میاد نزدیکم
ویو یوری(زن جیمین)
سلام من یوری ام زن جیمین من واقعا خیلی دوستش دارم اما اون ازم دور میشه
ویو جیمین
خواب بودم که با صدای اون هرزه بیدار شدم
یوری:عشقم پاشو صبحونه حاضره
جیمین*یه سیلی به یوری میزنه*دختره ی هرزه چند بار بگم منو عشقم صدا نکن
یوری:چرا اینقدر ازم بدت میاد مگه چیکارت کردم لعنتی*با گریه*
جیمین :بد ترین کار زندگیم رو نابود کردی
یوری:*با گریه میره پایین*
جیمین:ایششش بگیرم بخوابم اه
ا/ت :عوضی دیگه تا کی باید تحملت کنم
هیونگ سو (شوهر ا/ت):تا ابد
ا/ت :چجوری هااااا
هر روز یه دختر رو میاری خونه بهش تجاوز میکنی
من تابه حال پسری رو آوردم خونه مگه هرزه ی بدبخت من بیچاره رو بگو که عاشق توی هرزه شدم عوضییییییییی(با داد و گریه و تیکه آخرش که میگه عوضی رو جیغ زد)
هیونگ سو:هووووو صدا تو واسه من بالا نبرااااا اصلا دوست دارم تا صبح یه دختر رو بکنم به تو چه آخه ما فقط باهم ازدواج کردیم و کنار هم میخوابیم اونم خیلی کم
ا/ت: من دیگه نمیتونم تحملت کنم از کجا معلوم یه زن دیگه نداری
هیونگ سو: میخواستی با من ازدواج نکنی
ا/ت: مگه من از آینده خبر دارم *اینو میگه و میزنه از خونه بیرون*
هیونگ سو:برو گورتو گم کن دختره ی عوضی
ا/ت :من چیکار کردم مگه مردتیکه*تو دلش*
ویو ا/ت
داشتم واسه خودم راه میرفتم که رسیدم به یه بار رفتم داخلش بوی الکل و سیگار پر شده بود
ویو جیمین
دیگه گفتم از خواب بلند شم و برم بار یه ویسکی بخورم
یوری: کجا میری
جیمین: فضولی مگه
یوری:ایشششش
جیمین:کوفت درد زهر مار
*رسیدن به بار*
رفتم داخل بار و رو یه صندلی نشستم
صندلی رو به روم یه دختر خیلی خوشگل نشسته بود
ا/ت:نشسته بودم که یه مرد خوشتیپ روبهروی میزم نشسته بود بهش میخورد متاهل باشه ولی چرا زنشو نیاورده؟
همینطوری چشم تو چشم شده بودیم که یهو....
خب خب عجقام اینم پارت ۱
♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️✨♥️
شرط ها:
۲۰ لایک
۱۰کامنت
بابای✨
- ۷.۹k
- ۲۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط