عشق

عشق...
شاید همین باشد...
همین ڪه وقتے نیستے هزار سوال در ذهنم میچرخد،
ڪجاست؟
چڪار میڪند؟
عشق...
شاید همین نگرانے هاے من باشد...
همین ڪه به خود میگویم ڪاش زودتر بیاید...
ڪاش بیاید...
و‌دیگر نرود...
اصلا عشق...
شاید همین باشد ڪه مُدام از خودم میپرسم...
اصلا دوستم دارد...
دیدگاه ها (۲)

عاشقی را زیاد بلد نبودم و نیستماما تا دلت بخواهددوست داشتنت ...

تو را دوست دارمبیشتر از نوشتن آخرین سطر مشق های مدرسهبیشتر ا...

‏یهو به خودت میای میبینی زل زدی به عکس اون کسی که یه روز برا...

‌گویند این و آن به هم _آهسته_ :_هان و هان!دیوانه را ببینید!ب...

رمان j_k

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط