از نگاهِ آب تابیدم به گُل
از نگاهِ آب تابیدم به گُل
وز رخِ خود رتگ بخشیدم به گُل
پر زدم از گُل به خونابِ شفق
ناله گشتم در گلوی مرغِ حق
پر شدم از خونِ بلبل لب به لب
رفتم از جامِ شفق در کامِ شب
آذرخش از سینهٔ من روشن است
تندرِ توفنده فریادِ من است
هر کجا مشتی گره شد مشتِ من
زخمیِ هر تازیانه پشتِ من
هر کجا فریادِ آزادی منم
من در این فریادها دم میزنم
#هوشنگ_ابتهاج
وز رخِ خود رتگ بخشیدم به گُل
پر زدم از گُل به خونابِ شفق
ناله گشتم در گلوی مرغِ حق
پر شدم از خونِ بلبل لب به لب
رفتم از جامِ شفق در کامِ شب
آذرخش از سینهٔ من روشن است
تندرِ توفنده فریادِ من است
هر کجا مشتی گره شد مشتِ من
زخمیِ هر تازیانه پشتِ من
هر کجا فریادِ آزادی منم
من در این فریادها دم میزنم
#هوشنگ_ابتهاج
۹.۴k
۰۸ بهمن ۱۴۰۰