Part12(همه چیز اتفاقی بود)
+حالا باید لیدر رو انتخاب کنیم
هیون جو:خب.....کی بهتره برای این کار؟! یه چیز دیگه چه مدت زمان کاراموز بودن.....
+بین ۴ سال تا ۱ سال...بیشترین زمان رو آر ام با ۴ سال داره و کمترین زمان رو جیمین با یک سال.... ولی بزرگترین عضو سوکجینه...
هیون جو:نمیدونم ولی فکر میکنم از بین آر ام و سوکجین باید لیدر رو انتخاب کنید...بازم نظر اعضا رو بپرسید
جیمین:به نظرم نامجون هیونگ بهتره.....
یونگی:جین هیونگ تو اصلا دلت میخواد لیدر باشی؟!
جین:....... نه...اصلا..علاقه ای بهش ندارم
هیون جو:پس فک کنم انتخاب شد.لیدر گروه کیم نامجونه.....
و حالا به اسم فندوم و گروه هم فکر کردید؟!
تهیونگ:یه جورایی.....اسم گروه رو انتخاب کردیم و برای فندوم هم پیشنهاد داریم....
هیون جو:خب....چی هست؟!
تهیونگ:بی تی اس...اسم گروه......
و آرمی هم اسم فندوم...
+همه با این اسم موافقید...اگه اینطوره پس تمومه
_بله
_بله
هیون جو:با موفقیت انجام شد.....حالا تا روز دبیو حسابی روی آلبوم کار کنید و تمرکز کنید.منم در کنارتون هستم......
همزمان در کلینیک:
هوسوک:جونگوکا.....
جونگ کوک:چیه؟!
هوسوک:گوشیت داره زنگ میخوره...از بیمارستانه.
جونگ کوک:هااا...باشه اومدم...
جونگ کوک:الو....بله
پرستار:آقای دکتر...یه بیمار اورژانسی داریم.....شرایطش خوب نیست و پزشک معالج هم نیست....لطفا خودتون رو سریع تر برسونید...
جونگ کوک:باشه...خیلی خب..شرایطش چطوره..اوضاع تحت کنترل باشه من به زودی میام...
(پایان تماس)
جونگ کوک: هوسوکا...من میرم بیمارستان.یه بیمار فوری دارم....
هوسوک:باشه...پس من باید خودم تنهایی ویزیت کنم...کارم دو برابر شد...فعلا بای
(پرش زمانی به بیمارستان):
پرستار:اومدین....
جونگ کوک:آره.اوضاعش چطوره...چه مشکلی داره.
پرستار:یگی از رگ های اصلی قلب دچار گرفتگی شده.....
جونگ کوک:کدوم بیماره؟!
پرستار:ایشون....آقای کانگ یو جین....دچار گرفتگی در قفسه سینه میشه و سریعا مراجعه میکنه....
جونگ کوک:خب باید سریع تر جراحی بشه....اتاق عملو آماده کنید و منتقلش کنین من هم به زودی میام....
بعد از بیهوش کردن بیمار شروع کرد به جراحی کردنش.....رگ مسدود شده رو باز کرد و عمل رو موفقیت آمیز انجام داد.....
بعد از چند ساعت بیمار به هوش اومد....
جونگ کوک:خب..وضعیتش رو چک کردم..حواستون بهش باشه..من دیگه میرم....
پرستار:بله...خیلی ممنون
دیگه شب بود و جونگ کوک و هیون جو هر دوتا بعد از یه روز کاری سخت خسته به خونه برگشتن.
ادامه دارد.......
هیون جو:خب.....کی بهتره برای این کار؟! یه چیز دیگه چه مدت زمان کاراموز بودن.....
+بین ۴ سال تا ۱ سال...بیشترین زمان رو آر ام با ۴ سال داره و کمترین زمان رو جیمین با یک سال.... ولی بزرگترین عضو سوکجینه...
هیون جو:نمیدونم ولی فکر میکنم از بین آر ام و سوکجین باید لیدر رو انتخاب کنید...بازم نظر اعضا رو بپرسید
جیمین:به نظرم نامجون هیونگ بهتره.....
یونگی:جین هیونگ تو اصلا دلت میخواد لیدر باشی؟!
جین:....... نه...اصلا..علاقه ای بهش ندارم
هیون جو:پس فک کنم انتخاب شد.لیدر گروه کیم نامجونه.....
و حالا به اسم فندوم و گروه هم فکر کردید؟!
تهیونگ:یه جورایی.....اسم گروه رو انتخاب کردیم و برای فندوم هم پیشنهاد داریم....
هیون جو:خب....چی هست؟!
تهیونگ:بی تی اس...اسم گروه......
و آرمی هم اسم فندوم...
+همه با این اسم موافقید...اگه اینطوره پس تمومه
_بله
_بله
هیون جو:با موفقیت انجام شد.....حالا تا روز دبیو حسابی روی آلبوم کار کنید و تمرکز کنید.منم در کنارتون هستم......
همزمان در کلینیک:
هوسوک:جونگوکا.....
جونگ کوک:چیه؟!
هوسوک:گوشیت داره زنگ میخوره...از بیمارستانه.
جونگ کوک:هااا...باشه اومدم...
جونگ کوک:الو....بله
پرستار:آقای دکتر...یه بیمار اورژانسی داریم.....شرایطش خوب نیست و پزشک معالج هم نیست....لطفا خودتون رو سریع تر برسونید...
جونگ کوک:باشه...خیلی خب..شرایطش چطوره..اوضاع تحت کنترل باشه من به زودی میام...
(پایان تماس)
جونگ کوک: هوسوکا...من میرم بیمارستان.یه بیمار فوری دارم....
هوسوک:باشه...پس من باید خودم تنهایی ویزیت کنم...کارم دو برابر شد...فعلا بای
(پرش زمانی به بیمارستان):
پرستار:اومدین....
جونگ کوک:آره.اوضاعش چطوره...چه مشکلی داره.
پرستار:یگی از رگ های اصلی قلب دچار گرفتگی شده.....
جونگ کوک:کدوم بیماره؟!
پرستار:ایشون....آقای کانگ یو جین....دچار گرفتگی در قفسه سینه میشه و سریعا مراجعه میکنه....
جونگ کوک:خب باید سریع تر جراحی بشه....اتاق عملو آماده کنید و منتقلش کنین من هم به زودی میام....
بعد از بیهوش کردن بیمار شروع کرد به جراحی کردنش.....رگ مسدود شده رو باز کرد و عمل رو موفقیت آمیز انجام داد.....
بعد از چند ساعت بیمار به هوش اومد....
جونگ کوک:خب..وضعیتش رو چک کردم..حواستون بهش باشه..من دیگه میرم....
پرستار:بله...خیلی ممنون
دیگه شب بود و جونگ کوک و هیون جو هر دوتا بعد از یه روز کاری سخت خسته به خونه برگشتن.
ادامه دارد.......
- ۴.۰k
- ۱۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط