روایت..از اول نوشت
روایت..از اول نوشت
اندیشه آرام از زلالی چشمه چشمت سر میخورد
زمان وقفه میاندازد
من در خواب های ایستاده خود
دردی را علاج میکنم
جان پیچ های خفته را بیدار می کند
اینک تولد تابستان است
و یخچال های درونم
آبستن سقوطی دوباره اند
از بهار چیزی جز طولانی شدن های خرداد نمانده است"
هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز
نقشش بحرام از خود صورتگر چین باشد
اندیشه آرام از زلالی چشمه چشمت سر میخورد
زمان وقفه میاندازد
من در خواب های ایستاده خود
دردی را علاج میکنم
جان پیچ های خفته را بیدار می کند
اینک تولد تابستان است
و یخچال های درونم
آبستن سقوطی دوباره اند
از بهار چیزی جز طولانی شدن های خرداد نمانده است"
هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز
نقشش بحرام از خود صورتگر چین باشد
۲۵.۵k
۳۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.