p¹²

p¹²




+(لپای سرخ)
=دیگه دیگه
~خب من دیگه برم بعدت با هم حرف می زنیم کوک باشه.
=اوکیه هیونگ برو به کارات برس.
(پرش زمانی بعد غذا)
+بریم؟
=بریم.
=جای خاصی نمی خوای بریم امروز کار ندارم.
+بریم شهر بازی (با صدای بلند و ذوق)
=باشه بابا کرمون نکنی (خنده)
+هورا
=تکخنده
=هانا انگار بچه شده بود. خیلی کیوت شده بود می خواستم بخورمش .چون گفت ببرم شهر بازی چون تا حالا نرفته بودم شهر بازی از گوشیم کمک کردم و هانا رو بردم به شهر بازی ای که تو نقشه بود.
(پرش زمانی شهر بازی)
+سریع از ماشین پیاده شدم و خیلی هیجان زده شده بودم .
+کوک بدو بدو بیا تمام دستگاه ها رو سوار بشیم .
=باشه بریم . ولی نترسیا.
+باشه.(با ذوق و کیوت)
=رفتیم سوار ترن هوایی شدیم با هانا نشسته بودیم دستگاه روشن شد به اولین دایره دورانی که رسیدیم هانا داشت کرم می کرد.
+ججججججججججججججججیییییییییییییییییقققققققققق کوووووووووووووووک
=آروم باش.(ریلکس)
+جییییییییییییقققققققققققق
=بلاخره دستگاه بعد کلی جیغ زدنای هانا وایساد و اولین بازیمون تموم شد.
=تو که گفتی نمی ترسی.
+گفتم نمی ترسم نگفتم جیغ نمی زنم که.
=هوف باشه . حالا بازم میخای بری کجا.
+این.(از این دستگاها هست تو کره اس باش اوپا پیدا می‌کننا اره همونی که تو فکرته از اونا🗿🚬😂)
=بریم.
+رفتیم سوار دستگاه شدیم و بازی شروع شد اولش چیزی نبود اما یه دفعه بازی خیلی تند شد که.....


شرط نمی زارم لایک و کامنت فراموش نشه

خمارررررریییی
#بی_تی_اس
#بلک_پینک
#فیک
#فیک_بی_تی_اس
#فیکشن
#ویسگون