دوباره می سرایمت تو را که شاعرانه ای

دوباره می سرایمت تو را که شاعرانه ای
بها نه می کند دلم تو را که بی بهانه ای
همیشه چشم های تو دلیل شعرهای من
میان این همه غزل فقط تو عاشقانه ای
خدا تو را نیافرید مگر برای قلب من
که از تبار صبحی و زلال صادقانه ای
بخند خنده های تو بهانه ی ترانه هاست
دلیل هر سکوتی و شروع هر ترانه ای
تو ضربدر دل منی و حاصل شما غزل
همیشه جذر تو منم تویی که بی کرانه ای
نهاد بی گزاره ای اگر چه بی خبر ولی
رسیدی و برای من همیشه جاودانه ای
دیدگاه ها (۵)

تا جهان باشد نخواهم در جهان هجران عشقعاشقم بر عشق و هرگز نشک...

مومنی هستم که معروف است بی ایمانی ام!سویِ دوزخ می روم با سجد...

سردم شده بدجور ، عزیزم بغلم کنیخ کردم از این سوزِ دمادم ، بغ...

گفته بودم که غمت مالِ من استجفت چشمانِ تو اموالِ من استگفته ...

کتاب (شعر و دکلمه)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط