آرزویت که میکنم

آرزویت که می‌کنم

لحظه ی آمدنت انگار

دوباره پرستو ها نیامده کوچ می‌کنند

و من چنین نامنتظر

تو را و بهار را

از نو آرزو می‌کنم

تو ببین چه می‌کنی

که من پر از فلوت و دریا شده ام !



از: مهدیه لطیفی
دیدگاه ها (۲۶)

تو را ستودم...آنسان ستودمت...که بدانند مردمان...محبوبِ من به...

آدم هاروبدون اینکه به وجودشان نیازداشته باشی؛دوست بدار!کاری ...

می توان پاسخی یافت، جز برای رفتن های نابهنگامشاید رفتنخود پا...

#گاهی

ری اکشن پسرای HP چه جوری خواستگاری می کنند(درخواستی)

خیلی وقت است ،دلم میخواهد قلمم را بردارم ، تمام حرف هایم را ...

فرصتی نبود .لحظه اش رسیده بود که باز هم چشم های تو را ببینم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط