نغی ما گشته رغیب حاجت نیست

نغی ما گشته رغیب حاجت نیست
به تحقیق🫴
به شهر شده آوازه
شعرهایم می شوند ترو تازه
مقصد ماهم همین است
دوست ها نشوند ناراضه
غمی در دل و جیگر دارم بی اندازه
گوش کن تا از پای ات نندازه 💔🚶
دیدگاه ها (۱)

تو اگر مردی بنده یه خواسته ازت دارمنه برای خودم برای خودتفیل...

پ یهویی اینجوری شد که شدن کارفرما عجب🐒همش مال ماست ولی یکیش ...

چند لحظه من حرف دارم درکل همه شو خوب می دانیشاخ ات به آسمان ...

شعر ها بشود جنگی خوش حاجی می‌آیه حرفهای حاجی میرزا از جیگرش ...

راستی دیشب دوباره مست و تنها بی قرارسر درآوردم از آن کوچه از...

𝚙𝚊𝚛𝚝7ویو ات سرمو برگردوندم که با صورت درهم ریخته کوک مواجه ش...

{سناریوی شماره ۸}|| پارت سی‌وهفتم ||نام سناریو: 《 قلبی از سن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط