ادامهp72
ادامهp72
یدونه دیگه رو هم داد تهیونگ..
ووک: بریم هلن؟
هلن: اوک..
کوک از نگاهش مشخص لود که خیلی عصبانیه و منم نوشیدنی رو خوردمم..
×چجوری بود؟
+خیلی خوشمزهههه.. تو هم بخور..
که تهیونگ با حرص نگام کرد..
یکم مزه کرد و..
×عالیههه.. بخورین دیگه..
+هی بیا بریم برقصیم..
÷با کی؟
+با آیو
÷اوک..
+آیو زوود بخور بیا..
بلند شدم و رفتم سمت اونایی که میرقصیدن که ووک رو دیدم داره میرقصه..
ووک: هی تو هم اومدی؟ بچه ها مهمون
؟؟: عهه دوستت کجاست؟
+ الان میاد..(بچه ها دختر هستش ولی تعداد پسرا زیاد تره..)
؟؟: دوستت زیادی هاته..
+هی هی...
ووک: عیب نداره.. اینجا همه به هم مبگیم هات..
×من اومدم..
آیو با خوشحالی اومد پیشمون که با دیدن اون پسره چشاش گرد شد..
+بیا..
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
_تو چرا پا نمیشی؟
÷کوک باید به آیو یه چیزی میگفتی.. اگه بهش میگفتی نخوره منم جلوی ات رو میگرفتم..
_نمیشد اون پسره اشوب به پا میکرد..
÷ات وقتی یه چیزی بگی نکن میخواد ببینه چیه حتما هم انجام میده الانم که فهمیده ما حساسیم....
_زیاد حساس نباش.. اونا کین؟
÷گفتم کار دستمون میدهه پاشوو..
ات"
داشتم با آیو میرقصیدم که پام پیچ خورد و آیو اومد منو بگیره افتاد روی منو و دوتایی افتادیم روی یکی از پسرا..
یدونه دیگه رو هم داد تهیونگ..
ووک: بریم هلن؟
هلن: اوک..
کوک از نگاهش مشخص لود که خیلی عصبانیه و منم نوشیدنی رو خوردمم..
×چجوری بود؟
+خیلی خوشمزهههه.. تو هم بخور..
که تهیونگ با حرص نگام کرد..
یکم مزه کرد و..
×عالیههه.. بخورین دیگه..
+هی بیا بریم برقصیم..
÷با کی؟
+با آیو
÷اوک..
+آیو زوود بخور بیا..
بلند شدم و رفتم سمت اونایی که میرقصیدن که ووک رو دیدم داره میرقصه..
ووک: هی تو هم اومدی؟ بچه ها مهمون
؟؟: عهه دوستت کجاست؟
+ الان میاد..(بچه ها دختر هستش ولی تعداد پسرا زیاد تره..)
؟؟: دوستت زیادی هاته..
+هی هی...
ووک: عیب نداره.. اینجا همه به هم مبگیم هات..
×من اومدم..
آیو با خوشحالی اومد پیشمون که با دیدن اون پسره چشاش گرد شد..
+بیا..
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
_تو چرا پا نمیشی؟
÷کوک باید به آیو یه چیزی میگفتی.. اگه بهش میگفتی نخوره منم جلوی ات رو میگرفتم..
_نمیشد اون پسره اشوب به پا میکرد..
÷ات وقتی یه چیزی بگی نکن میخواد ببینه چیه حتما هم انجام میده الانم که فهمیده ما حساسیم....
_زیاد حساس نباش.. اونا کین؟
÷گفتم کار دستمون میدهه پاشوو..
ات"
داشتم با آیو میرقصیدم که پام پیچ خورد و آیو اومد منو بگیره افتاد روی منو و دوتایی افتادیم روی یکی از پسرا..
۱۳.۲k
۲۴ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.