دلت که آرام نباشد.... خنده ها و مسخره بازیهایت که هیچ...

بیخیالی هایت هم دردی دوا نمی کنند
کافیست بهانه اش جور شود
بغض امان نمیدهد
دیدگاه ها (۰)

امروز نبودی ، اما خیلی چیزها بود.... من بودم....

تو رفتی... و اینها می مانند تا ابد....

یادته اون شب با هم ارزو کردیم به هم برسیم:).....تو اون ارزو

ازمن گذشت اصلا مهمم نیست !هر جا خوشی اون جا بمون خوش باش!

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

j_k رمان

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط