به نام خدا
#سکوت
پارت ۱
پوست سفید و بی رنگ دخترک حالا کبود و سیاه شده بود
تنی لاغر و بی جون و کبود شده
این حقش بود از این دنیا ؟
که هر روز از پدرش و نامادریاش کتک بخوره
پدرش وقتی حسابی او را زیر باد کتک گرفت به سمت بار نزدیک خانه روانه شد
نامادری بدجنس با یه پوزخند وارد اتاق شد
دخترک بی گناه گوشه ای از اتاق کز کرده بود و به تن کبودش خیره شده بود
نامادری : اوخی حسابی دردت اومد ؟ ببین چه بلایی سر بدنت اومده
بازم میخوای با من بحث کنی ؟ خودت میدونی هر چقدر با من لج کنی بیشتر از پدرت کتک میخوری
حقت بود همراه اون مادرت زیر خاک میرفتی
دخترک ۱۵ ساله قلبش دیگر جواب کرده بود از این همه کلمات آلوده به درد
او هر روز حصاری خار دار دور گلویش میپیچید مبادا بغضش بشکند و او را ضعیف نشان دهد ......
ا.ت : زنیکه زیر خواب هر وقت میخوای اسم مادرم و بیاری اول دو دور دهنتو با وایتکس بشور و بعد اسم مقدسشو به زبون لجنت بیار
زن عصبانی شد و سیلی ای نثار دخترک کرد
از اتاق خارج شد
ا.ت با درد از جایش بلند شد و به سمت حمام اتاقش رفت بعد گرفتن دوش کوتاهی از حمام خارج شد ولی صدا های بلند حاصل جلب توجه دختر شد
خانواده ی کیم ( منظورم ا.ت و باباشه) خانواده ی سطح بالا و پولداری بودند و در محله های گروه قیمت بوسان زندگی میکردند
-------اینو گفتم که بدونید ا.تشون پولدارن
ا.ت پرده را کنار زد و از پنجره بیرون را تماشا کرد ..
ا.ت : اوو انگار همسایه جدید داریم خدا کنه خانواده باشن
دخترک در افکار خود غرق شده بود که پسر جذاب مو مشکی از پنجره رد شد .....
مایل به پارت بعد ؟؟؟؟
پارت ۱
پوست سفید و بی رنگ دخترک حالا کبود و سیاه شده بود
تنی لاغر و بی جون و کبود شده
این حقش بود از این دنیا ؟
که هر روز از پدرش و نامادریاش کتک بخوره
پدرش وقتی حسابی او را زیر باد کتک گرفت به سمت بار نزدیک خانه روانه شد
نامادری بدجنس با یه پوزخند وارد اتاق شد
دخترک بی گناه گوشه ای از اتاق کز کرده بود و به تن کبودش خیره شده بود
نامادری : اوخی حسابی دردت اومد ؟ ببین چه بلایی سر بدنت اومده
بازم میخوای با من بحث کنی ؟ خودت میدونی هر چقدر با من لج کنی بیشتر از پدرت کتک میخوری
حقت بود همراه اون مادرت زیر خاک میرفتی
دخترک ۱۵ ساله قلبش دیگر جواب کرده بود از این همه کلمات آلوده به درد
او هر روز حصاری خار دار دور گلویش میپیچید مبادا بغضش بشکند و او را ضعیف نشان دهد ......
ا.ت : زنیکه زیر خواب هر وقت میخوای اسم مادرم و بیاری اول دو دور دهنتو با وایتکس بشور و بعد اسم مقدسشو به زبون لجنت بیار
زن عصبانی شد و سیلی ای نثار دخترک کرد
از اتاق خارج شد
ا.ت با درد از جایش بلند شد و به سمت حمام اتاقش رفت بعد گرفتن دوش کوتاهی از حمام خارج شد ولی صدا های بلند حاصل جلب توجه دختر شد
خانواده ی کیم ( منظورم ا.ت و باباشه) خانواده ی سطح بالا و پولداری بودند و در محله های گروه قیمت بوسان زندگی میکردند
-------اینو گفتم که بدونید ا.تشون پولدارن
ا.ت پرده را کنار زد و از پنجره بیرون را تماشا کرد ..
ا.ت : اوو انگار همسایه جدید داریم خدا کنه خانواده باشن
دخترک در افکار خود غرق شده بود که پسر جذاب مو مشکی از پنجره رد شد .....
مایل به پارت بعد ؟؟؟؟
۴.۳k
۲۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.