تک پارتی کوک
چند روز بود کوک خیلی دیر به دیر میومد خونه و هر وقت میومد هم خوابش میبرد تو هم نمیتونستی بهش خبر بدی چی شده امروز وقتی برگشتی خونه با این منظره روبهرو شدی میدونستی خیلی خسته میشه و نمیتونه وقت بکنه باهات حرف بزنه رفتی یه پتو آوردی و انداختی روش خودت هم رفتی مشغول درست کردن غذا و شیرینی های مورد علاقه کوک شدی بعد از اینکه کارت تموم شد به سفره نگاهی انداختی همه چیز تمام بود رفتی و به خودت هم رسیدی لباس خوشگلی پوشیدی موهات رو درست کردی و عطرت رو هم زدی رفتی پیش کوک همچنان خواب بود کنارش نشستی و با ملایمت گونش رو نوازش کردی جونگ کوک نمیخوای بیدار بشی وقت شام هست
کوک ا/ت لطفا 5دقیقه دیگه من خوابم میاد
دیدی بیدار نمیشه رفتی و کوکی ها رو گذاشتی جلوش بوش رو که فهمید چشماش رو باز کرد با دیدن کوکی ها ذوق کرد از دستت گرفتش و مشغول خوردن شد همچنان که میخورد حرف هم میزد
دستت درد نکنه ا/ت مثل همیشه عالی ای کاش.......
ادامه حرف هاش رو با نگاه کردنت بهت خورد اب دهنش رو قورت داد دستش رو گرفتی و بلندش کردی بردی سر میز به میز که نگاه کرد دهنش باز موند تو هم دلت براش ضعف رفت آخه خیلی کیوت شده بود دستش روگرفتی و گفتی کوکی
میخواستم بهت چیزی بگم اما نشد میخوان الان بگم عزیزم من قرار واسه چند ماه برم آمریکا واسه شرکت زود برمیگردم بخاطر همین گفتم قبل از رفتنم برات چیز میز هایی درست کنم
کوک ولی من که با اینا خر نمیشم بعد هم کمرت رو گرفت و چسبوند به خودش شروعِ کرد به مکیدن لبات همونطور که مک میزد زبونش رو لبات میکشید بعد از کیش عمیقی جدا شدین حالا میتونی برای ولی باید زود برگردی
به روی چشمم حالا بیا غدا بخوریم
اوم باشه
کوک ا/ت لطفا 5دقیقه دیگه من خوابم میاد
دیدی بیدار نمیشه رفتی و کوکی ها رو گذاشتی جلوش بوش رو که فهمید چشماش رو باز کرد با دیدن کوکی ها ذوق کرد از دستت گرفتش و مشغول خوردن شد همچنان که میخورد حرف هم میزد
دستت درد نکنه ا/ت مثل همیشه عالی ای کاش.......
ادامه حرف هاش رو با نگاه کردنت بهت خورد اب دهنش رو قورت داد دستش رو گرفتی و بلندش کردی بردی سر میز به میز که نگاه کرد دهنش باز موند تو هم دلت براش ضعف رفت آخه خیلی کیوت شده بود دستش روگرفتی و گفتی کوکی
میخواستم بهت چیزی بگم اما نشد میخوان الان بگم عزیزم من قرار واسه چند ماه برم آمریکا واسه شرکت زود برمیگردم بخاطر همین گفتم قبل از رفتنم برات چیز میز هایی درست کنم
کوک ولی من که با اینا خر نمیشم بعد هم کمرت رو گرفت و چسبوند به خودش شروعِ کرد به مکیدن لبات همونطور که مک میزد زبونش رو لبات میکشید بعد از کیش عمیقی جدا شدین حالا میتونی برای ولی باید زود برگردی
به روی چشمم حالا بیا غدا بخوریم
اوم باشه
۱۸۴.۳k
۱۵ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.