پارت

#پارت69
شیطونکِ بابا🥺💜

جمعیت یک صدا بعله ی کشداری گفتن و دیجی ادامه داد:

+ خب دوستان اگه موافق هستید یه رقص کاپلی بزاریم

صدای سوت زدن پسرا و جیغ دخترا بلند شد که دیجی آهنگ ملایمی پلی کرد و چراغ هارو خاموش کرد

نور های بنفش و قرمزی فضارو پر کرده بودن که نمیدونم از کجا میومد ، روی صندلی نشستم که کیانا با ذوق گفت:

+ وای کاش منم میرفتم

نگاه چپ چپی بهش انداختم و گفتم:

_ ما بخاطر خوش گذرونی نیومدیم اینجا کیانا

+ چه اشکالی داره حالا یکم خوش بگذرونیم؟؟ باید طبیعی رفتارکنیم به هرحال

_ اوکی پاشو برو برقص

انگار که منتظر اجازه ی من بود چون فوری بلند شد و رفت ؛ بعضی از پسرا کنار سن رقص ایستاده بودن و دنبال دختری برای رقص میگشتن

طولی نکشید که سن پرشد و حتی کیانا هم با پسری مشغول رقصیدن بود

از نگاه کردن بهشون خسته شده بودم بخاطر همین تصمیم گرفتم یه چیزی بخورم

گیلاسی از ظرف میوه برداشتم و انداختم تو دهنم که صدایی از پشت سرم گفت:

+ چرا نمیرقصی؟؟

گیلاس پرید تو گلوم‌ و به سرفه افتادم که پسره شربتی به دستم داد ، یه قلوپ ازش زدم و وقتی حالم جا اومد نگاهش کردم

عه اینکه همون دکترس!!

+ خوبی؟؟‌ چیشد یهو!!

_ خوبم ،‌ گیلاس پرید تو گلوم

+ ترسوندمت؟؟ شرمنده
دیدگاه ها (۰)

#پارت70شیطونکِ بابا🥺💜+ ترسوندمت؟؟ شرمنده_ ایرادی نداره+ راست...

آقا دکتر خفنمون✨💜

#پارت68شیطونکِ بابا🥺💜مهربون نگام میکرد و منم خیره شده بودم ب...

کیا آماده. 6پارت جذاب هستندددد?!∞😍✨⁦🌨️⁩💕

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط