آب و آتش پارت ۴
موری بله درستش همینجوری یه که احترامم رو نگه دارن: باشه فردا رسیدید بیاد اینجا مأموریت بعدی تون با همدیگه است
رایلا و چویا چی با این پسره/دختره برم مأموریت باید امروز از دلش در بیارم: چشم
بیرون رفتن چویا و رایلا
درحال نشون دادن مافیا به رایلا
رایلا:وای خیلی وقته که نبودم اینجا حتما خیلی خوب پدرم ازش مراقبت میکنه مثل مراقبتش از آلیس
چویا درسته اینجا به بهترین شکل نگه داری شده:یه سوال دارم ازت تو عضو گروه گوسفندها نبودی؟
رایلا وای وای چیکار کنم بحث رو عوض می کنم:اونجا اتاق چیه آره بیا بریم توش
چویا نه نه نمی تونی حواسم من رو پرت کنی:اتاق آزمایشگاه و اجازه ورود رو به آزمایشگر ها می دهند به سوالم جواب ندادی
رایلا حواسم نبود اصلا جواب نمیده دیگه اون گروه نابود شده: باشه مچمو گرفتی می خواستم از جواب دادن در برم جواب سوال آره من توی اون گروه بودم و دست راست سر گروه اون گروهم بودم ولی کارم خیلی بد بود چون اون گروه نابود شده
چویا پس درست گفتم که توی گروه بوده:آره خب نابود شده ولی بخاطر منه چون خواستم از گروه بیام بیرون و همه فهمیدن حدودی تونستن بکشنم و مافیا ها اومدن کمکم دیگه الان اینجام
(چشمان گرد شده از تعجب)رایلا وای گند زدم یعنی اون منو یادشده خدایا لطفاً دوباره گوشیمو کبود نکنه: واقعا مطمئنم که تورو دیدم ولی کجا رو نمی دونم
چویا آخ که چقدر دلم برای گاز گرفتن گوشش تنگ شده هر وقت انجامش می دادم خوابش می برد:آره منو کم دیدی (نزدیک کردن سر به گوش رایلا)ولی قرار که بیشتر همو ببینیم
#بانگو_استری_داگز #سگ_های_ولگرد_بانگو #چویا_ناکاهارا #فن-فیک #سناریو #انیمه #مانگا
رایلا و چویا چی با این پسره/دختره برم مأموریت باید امروز از دلش در بیارم: چشم
بیرون رفتن چویا و رایلا
درحال نشون دادن مافیا به رایلا
رایلا:وای خیلی وقته که نبودم اینجا حتما خیلی خوب پدرم ازش مراقبت میکنه مثل مراقبتش از آلیس
چویا درسته اینجا به بهترین شکل نگه داری شده:یه سوال دارم ازت تو عضو گروه گوسفندها نبودی؟
رایلا وای وای چیکار کنم بحث رو عوض می کنم:اونجا اتاق چیه آره بیا بریم توش
چویا نه نه نمی تونی حواسم من رو پرت کنی:اتاق آزمایشگاه و اجازه ورود رو به آزمایشگر ها می دهند به سوالم جواب ندادی
رایلا حواسم نبود اصلا جواب نمیده دیگه اون گروه نابود شده: باشه مچمو گرفتی می خواستم از جواب دادن در برم جواب سوال آره من توی اون گروه بودم و دست راست سر گروه اون گروهم بودم ولی کارم خیلی بد بود چون اون گروه نابود شده
چویا پس درست گفتم که توی گروه بوده:آره خب نابود شده ولی بخاطر منه چون خواستم از گروه بیام بیرون و همه فهمیدن حدودی تونستن بکشنم و مافیا ها اومدن کمکم دیگه الان اینجام
(چشمان گرد شده از تعجب)رایلا وای گند زدم یعنی اون منو یادشده خدایا لطفاً دوباره گوشیمو کبود نکنه: واقعا مطمئنم که تورو دیدم ولی کجا رو نمی دونم
چویا آخ که چقدر دلم برای گاز گرفتن گوشش تنگ شده هر وقت انجامش می دادم خوابش می برد:آره منو کم دیدی (نزدیک کردن سر به گوش رایلا)ولی قرار که بیشتر همو ببینیم
#بانگو_استری_داگز #سگ_های_ولگرد_بانگو #چویا_ناکاهارا #فن-فیک #سناریو #انیمه #مانگا
۲۳۵
۱۲ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.