فیک بی تی اس فیک تهیونگ فیک جونگ کوک فیک جیمین فیک نامجون
#فیک_بی_تی_اس #فیک_تهیونگ #فیک_جونگ_کوک #فیک_جیمین #فیک_نامجون #فیک_جین #فیک_شوگا #فیک_جیهوپ #کیم_تهیونگ #کیم_نامجون #کیم_سوکجین #جئون_جونگ_کوک #مین_یونگی #پارک_جیمین #جانگ_هوسوک
جای بدنش کبود بود.. بگذریم بیا این قفلو به در بزن کلیدشم بزار اونجا قایم کن
بادیگارد۲:اوکی بدش من
درو قفل کردو کلیدشو تو سوراخ دیوار قایم کرد
بعد باهم از اونجا رفتند وقتی مطمعن شدم که رفتن سراسیمه به طرف در قفل شده رفتم پس هانیول اینجاست اما حرفای اون بادیگاردا چرا یونگی سر من اینقد حساسه؟ چرت بخاطر من هانیولو اینقد شکنجه داده؟ چرا اون روز بین اون همه خدمتکار منو انتخاب کرد؟ چرا فردا منو با خودش میبره؟ و هزارو یک تا جرا های بی جواب دیگه باز من موندمو این چراها
زود درو باز کردمو وارد شدم که به یه راهپله ی نارکی خوردم که به زیر زمین ختم میشد عروم اروم از پله ها رفتم پایبن باخره پله ها تموم شد که با چند تا اتاق مواجه شده واقعا اظطراب داشتم ولی اهمیتی بهش ندادم حدوده چهارتا اتاق بود وارد اولی شدم که گوشه وسط اتاق یه صندلی بود و گوشه اتاق یه میز که روش یه نوع ابزارایی بودن شبیه به انبرو پیچ گوشتی و اینجور چیزا ولی حدس میزدم برای شکنجه دادن ب
جای بدنش کبود بود.. بگذریم بیا این قفلو به در بزن کلیدشم بزار اونجا قایم کن
بادیگارد۲:اوکی بدش من
درو قفل کردو کلیدشو تو سوراخ دیوار قایم کرد
بعد باهم از اونجا رفتند وقتی مطمعن شدم که رفتن سراسیمه به طرف در قفل شده رفتم پس هانیول اینجاست اما حرفای اون بادیگاردا چرا یونگی سر من اینقد حساسه؟ چرت بخاطر من هانیولو اینقد شکنجه داده؟ چرا اون روز بین اون همه خدمتکار منو انتخاب کرد؟ چرا فردا منو با خودش میبره؟ و هزارو یک تا جرا های بی جواب دیگه باز من موندمو این چراها
زود درو باز کردمو وارد شدم که به یه راهپله ی نارکی خوردم که به زیر زمین ختم میشد عروم اروم از پله ها رفتم پایبن باخره پله ها تموم شد که با چند تا اتاق مواجه شده واقعا اظطراب داشتم ولی اهمیتی بهش ندادم حدوده چهارتا اتاق بود وارد اولی شدم که گوشه وسط اتاق یه صندلی بود و گوشه اتاق یه میز که روش یه نوع ابزارایی بودن شبیه به انبرو پیچ گوشتی و اینجور چیزا ولی حدس میزدم برای شکنجه دادن ب
۵.۲k
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.