پدر خونده (part196)

پدر خونده (part196)


دکتر بعد از معاینه سرش رو به طرف جونگکوک کج میکنه .

&چیشده‌؟

دکتر : همونطور که حدس میزدید همسرتون بارداره
و بخاطر ضربه های که به شکمشون خورده وضعشون زیاد خوب نیست
ولی شما به موقع رسیدید
امشب رو باید توی بیمارستان بستری باشند تا خطر رفع شه .

&ممنونم دکتر .

دکتر سر تکون میده و از اتاق خارج میشه .

جونگکوک با نگرانی به ات نزدیک میشه و به طرف ات خم میشه .

& ات متاسفم ...

خواست ادامه بده که ات دستش رو روی دهن جونگکوک گذاشت .

*جونگکوک من خوبم و بچه هم خوبه پس نگران چی هستی .؟

جونگکوک سر تکون میده ‌و کنار ات روی صندلی میشینه و دست ات رو توی دستش میگیره .

پرستار وارد میشه اتاق میشه تا به ات سرم بزنه .

تا سرم رو نزدیک دست ات برد ..
دیدگاه ها (۳)

پدر خونده (part197)

پدر خونده (part198)

پدر خونده (part195)

پدر خونده (part194)

black flower(p,250)

دوست پسر دمدمی مزاج

دوست پسر دمدمی مزاج

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط