و خوابیدیم
و خوابیدیم
(صبح)
بیدار شدم دیدم کوک مثل بچه ها سرش رو گزاشته رو سینم و بغلم کرده خیلی کیوت خوابیده بود برای همین آروم خم شدم و لباش رو بوسیدم که یکی از چشماشو باز کرد
ا.ت:صبح بخیر بانی من
کوک:من هنوز خوابم میاد
ا.ت:یا پاشو باید بریم مدرسه
کوک چرخید اونور
کوک:نمیخواممم
ا.ت:اوف
رفتم بیرون که دیدم بورام از اتاقش اومد بیرون
بورام:صبح بخیر
ا.ت:صبح بخیر(کلافه)
بورام:چی شده؟
ا.ت:هر کاری میکنم بیدار نمیشه
بورام:کی؟
ا.ت:کوک دیگه
بورام:آها من ی فکری دارم
ا.ت:چی
بورام:(نقشش رو به ا.ت میگه)
ا.ت:عالی
بورام:پس بزن بریم رفتیم کار های لازم رو انجام دادیم منم خودم رو زدم به موش مردگی و بیرون روی زمین نشستم
ا.ت:ای کوک پام
کوک مس جت پرید و پاشد که بیاد کمکم خواست بیاد بیرون که همون جور که نقشه کشیده بودیم پاش گیر کرد به نخ نامرعی و سطل آب ریخت رو سرش
بورام و ا.ت:(خنده ی فراوان)
کوک تو شک بود وقتی که ویندوزش بالا اومد اومد سمتمون و تا میتونست قلقلکمون داد
بورام و ا.ت:غلط کردیم(خنده)
کوک ولمون کرد و رفت تو اتاق تا لباساش رو عوض کنه
یورام:ولی خیلی حال داد
ا.ت:اره(خنده)
.
.
.
.
(بعد از مدرسه)
خیلی خسته بودیم برای همین تا رسیدم خونه خوابیدیم و...
(صبح)
بیدار شدم دیدم کوک مثل بچه ها سرش رو گزاشته رو سینم و بغلم کرده خیلی کیوت خوابیده بود برای همین آروم خم شدم و لباش رو بوسیدم که یکی از چشماشو باز کرد
ا.ت:صبح بخیر بانی من
کوک:من هنوز خوابم میاد
ا.ت:یا پاشو باید بریم مدرسه
کوک چرخید اونور
کوک:نمیخواممم
ا.ت:اوف
رفتم بیرون که دیدم بورام از اتاقش اومد بیرون
بورام:صبح بخیر
ا.ت:صبح بخیر(کلافه)
بورام:چی شده؟
ا.ت:هر کاری میکنم بیدار نمیشه
بورام:کی؟
ا.ت:کوک دیگه
بورام:آها من ی فکری دارم
ا.ت:چی
بورام:(نقشش رو به ا.ت میگه)
ا.ت:عالی
بورام:پس بزن بریم رفتیم کار های لازم رو انجام دادیم منم خودم رو زدم به موش مردگی و بیرون روی زمین نشستم
ا.ت:ای کوک پام
کوک مس جت پرید و پاشد که بیاد کمکم خواست بیاد بیرون که همون جور که نقشه کشیده بودیم پاش گیر کرد به نخ نامرعی و سطل آب ریخت رو سرش
بورام و ا.ت:(خنده ی فراوان)
کوک تو شک بود وقتی که ویندوزش بالا اومد اومد سمتمون و تا میتونست قلقلکمون داد
بورام و ا.ت:غلط کردیم(خنده)
کوک ولمون کرد و رفت تو اتاق تا لباساش رو عوض کنه
یورام:ولی خیلی حال داد
ا.ت:اره(خنده)
.
.
.
.
(بعد از مدرسه)
خیلی خسته بودیم برای همین تا رسیدم خونه خوابیدیم و...
۷.۹k
۰۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.