black flower(p,120)

black flower(p,120)

شین یانگ خیلی بهش فکر کرده بود و هیچ راهی برای اینکه پسرش رو به درس خوندن علاقمند کنه پیدا نکرده بود....

سوهیون وارث بعدی کمپانی بود و برای اداره کردنش باید دانشگاه می رفت...

شاید کیم می تونست کمکش کنه.

****

صدای بلند موزیک که از اسپیکرا پخش میشد ضربان قلب جونگکوک رو بالا می برد و شنیدن صدای دختر بتایی که کنارش نشسته بود و باهاش لاس میزد رو غیر ممکن می کرد...

جونگگوک: یه شات ویسکی.

دختر: دوتاش کن

دختر گفت و به جونگ کوک چشمک زد.

پاهای بلند و خوش تراشش رو به پاهای جونگکوک سوپرهات و بی حوصله ی کنارش چسیوند کف دستش رو روی بازو های محکم و عضله ایش کشید و لبای پروتز شده ی رژ زده ش رو لیس زد.

جونگ کوک به چهره ی زیبای دختر که احتمالا حاصل عملای مختلف زیبایی بود و اندام پر از پستی و بلندیش نگاه کرد.

اگه گی نبود حتما ....

جونگگوک قصد نداشت برای امشب دست خالی به خونه برگرده اما میخواست با یه پسر رابطه داشته باشه نه یه دختر...

حالا اون دختر هر چقدر میخواست هات و جذاب باشه...

حتی اگه جلوش لخت هم میشد براش فرقی نمی کرد و اهمیتی نداشت...

جونگکوک یکی از شات هایی که بارمن جلوش گذاشت رو برداشت و با یک نفس نوشید و برای پیدا کردن پارتنر مناسب که بتونه فکر کیم رو از ذهنش پاک کنه جمعیت رو اسکن کرد اما هیچ مورد مناسبی پیدا نکرد.

دختر خودش رو به جونگ کوک نزدیکتر کرد و نفس گرمش رو که بوی حال بهم زن الکل میداد رو تو صورت جونگکوک آزاد کرد.

واقعا فکر کرده بود با این کار میتونه جونگ کوک رو راضی کنه؟

دختر بیچاره نمی دونست که بیشتر حالش رو بهم زده بود....

دختر: اوپا نظرت چیه امشب با هم خوش بگذرونیم؟

جونگ کوک صندلیش رو کنار کشید و سرش رو از صورت آرایش کرده ی دختر فاصله داد.

جونگکوک: من پسرا رو ترجیح میدم برو با یه نفر دیگه خوش بگذرون..

گفت و پول شات های مشروب خودش و دختر بتا رو حساب کرد.

جونگکوک خودش رو از بین جمعیت رد کرد و از بار بیرون زد.
دیدگاه ها (۲)

black flower(p,121)

black flower(p,119)

black flower(p,118)

black flower(p,257)

black flower(p,312)

black flower(p,208)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط