black flower(p,121)

black flower(p,121)

جونگکوک این بار تو کانگنام بود انتظار نداشت که اینقدر کلاسش پایین باشه....

جونگکوک سوئیچ ماشینش رو از جیبش بیرون آورد و در ماشین رو باز کرد و به سمت خونش رانندگی کرد.

نقشه ش جواب نداده بود.

نتونسته بود یه پارتنر خوب پیدا کنه و اون خواب خی*سو فراموش کنه. لعنت بهش...

جونگکوک هر پسری رو که میدید ناخواگاه توی ذهنش با کیم و بدن فوق العاده ش مقایسه می کرد و بدون اینکه حواسش باشه نه تنها بهشون نزدیک نمی شد بلکه فاصله هم می گرفت....

همه ی اینا تقصیر اون کیم عوضی بود.

چطور یه دفعه امگا از آب در اومد و با اون صورت قشنگ و اندام سک*سی و رایحه خاص و بی نظیرش فکر جونگ کوک که ازش نفرت داشت رو به خودش مشغول کرد؟

تنها کسی که جونگ کوک میتونست با تصور تن برهنش به اوج برسه، پورن استار مورد علاقش بود......
اما لعنت حالا جاش رو تهیونگی که بین پاهاش زانو زده بود مشتاقانه دی* کش رو براش ساک میزد و با چشمای آبی اشکی پر از شهوتش از پایین بهش نگاه می کرد پر کرده بود.

فاک!

حتی فکر کردن بهش هم باعث میشد ....

جونگکوک لبش رو گاز گرفت و سرعت ماشینش رو بیشتر کرد.

مثل اینکه بازم باید خودش مشکلش رو حل می کرد.