part19
part19
علی:
تارا اومد استدیو رو یکم مرتب کردیم
تارا-خیلی قشنگ شد
علی-هوم خیلی
تارا-خوب خسته شدم برو ینسکافه درس کن
علی- بله چشم اولین نسکافه تو این استدیو
تار-به به
علی-تارا نسکافرو بخور بریم بیرونمیخوام باهات دردو دل کنم
تارا-اوکی ولی حالا چیشده ازهمین الان شروع کن
علی-تاحالا عاشق شدی؟
تارا-هووووووم ارع
علی-پشمامم الکی
تارا-جون تو
علی- اوکی خوب بهش گفتی عاشقشی
تارا-نع
علی-چرا
تارا-حس میکنم ازیه نفر دیگه خوشش میاد یعنی امروز مطمعن شدم
علی- اها عزیزم خوب ببین من یه نفری هست خیلی ازش خوشم میاد خیلی صمیمی هستیما ولی نمیتونم بهش بگم حسمو
تارا-چرا
علی-هر وقت اومدم بگم یکاری پیش اومده براش رفته
تارا-اهان
ولی بهش بگو مث من منتظر نمون که طرف بپره
علی- هوم ولیی اون از یه نفر دیگه خوشش میاد
تارا-ولی توبهش بگو کاری گه من نگردمو تو کن
تارا:
تمام این حرفا رو که به علی میزدم یه بغض تو گلوم بود که هرلحضه ممکن بود بترکه
باورم نمی شد حسم به علی یطرفست یعنی اون فقط الکی این همه براش مهم بودمممممممممم
#زخم_بازمن
#علی_یاسینی
#رمان
علی:
تارا اومد استدیو رو یکم مرتب کردیم
تارا-خیلی قشنگ شد
علی-هوم خیلی
تارا-خوب خسته شدم برو ینسکافه درس کن
علی- بله چشم اولین نسکافه تو این استدیو
تار-به به
علی-تارا نسکافرو بخور بریم بیرونمیخوام باهات دردو دل کنم
تارا-اوکی ولی حالا چیشده ازهمین الان شروع کن
علی-تاحالا عاشق شدی؟
تارا-هووووووم ارع
علی-پشمامم الکی
تارا-جون تو
علی- اوکی خوب بهش گفتی عاشقشی
تارا-نع
علی-چرا
تارا-حس میکنم ازیه نفر دیگه خوشش میاد یعنی امروز مطمعن شدم
علی- اها عزیزم خوب ببین من یه نفری هست خیلی ازش خوشم میاد خیلی صمیمی هستیما ولی نمیتونم بهش بگم حسمو
تارا-چرا
علی-هر وقت اومدم بگم یکاری پیش اومده براش رفته
تارا-اهان
ولی بهش بگو مث من منتظر نمون که طرف بپره
علی- هوم ولیی اون از یه نفر دیگه خوشش میاد
تارا-ولی توبهش بگو کاری گه من نگردمو تو کن
تارا:
تمام این حرفا رو که به علی میزدم یه بغض تو گلوم بود که هرلحضه ممکن بود بترکه
باورم نمی شد حسم به علی یطرفست یعنی اون فقط الکی این همه براش مهم بودمممممممممم
#زخم_بازمن
#علی_یاسینی
#رمان
۲.۹k
۱۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.