.
.
من قول آمدنت را از ابرها گرفته بودم
گفته بودند با باران می آیی
اما آنچه برسرم فرو می ریخت
باران نبود
گریه ی ابری بود
که از شرمندگی در بی رحمی تو
بر سرم می بارید...
و من
آن روزها را
غرق باران
بدون نشانی از تو
از تنهایی نمناک خودم
عبور دادم...
.
( سارا امیری )
من قول آمدنت را از ابرها گرفته بودم
گفته بودند با باران می آیی
اما آنچه برسرم فرو می ریخت
باران نبود
گریه ی ابری بود
که از شرمندگی در بی رحمی تو
بر سرم می بارید...
و من
آن روزها را
غرق باران
بدون نشانی از تو
از تنهایی نمناک خودم
عبور دادم...
.
( سارا امیری )
۴۶۴
۰۹ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.