BTS, Roman

#زندگی_من
#ادامه_پارت_چهل_و_پنجم

رفت و با مسئولین صحبت کرد و با یک پرستار برگشت

پرستار- کجا هستن؟

جلوم خم شد و شلوارم و بالا داد. با دیدن این حجم عفونت و کبودی و خون، شوکه شد.
تهیونگ همونطور برپا ایستاده بود و به کارای پرستار خیره بود. میتونستم کوه پشیمونی رو توی چشماش ببینم.

پرستار- اوه اوه! با این وضعی که من میبینم باید بخیه بخوره. بیان یک اتاق بگیرید و چند روزی بستری بمونن تا دکتر مشخص کنن چیکار انجام بدیم.
...
لباسام و عوض کردم و روی تخت نشستم

تهیونگ- دراز بکش
من- حالم که بد نیست، درد پامم دیشب کشیدم. وقتی روی تخت بیمارستان سالم دراز میکشم احساس میکنم دارم اَدا درمیارم.
(پوزخند)تهیونگ- ته. باشه

بعد از شونه هام گرفت و دراز کشوندم.

من- هی هی!
تهیونگ- قشنگ معلومه دیشب نخوابیدی. چشات و ببین چقدر گود افتاده!
(تند)من- اینا همه بخاطر تویه!

دیگه سکوت کرد.
برام یک اتاق خصوصی گرفته بود

من- حالا چرا اینقدر به فکرم شدی! تو هم هر دفعه فازت عوض میشه ها!

جوابی نداد. منم حوصله حرف دیگه رو از دست دادم.
میخواستم جابه جا شم، حس کردم نمیتونم به پام دستور بدم. انگار که بی حس شده بود و اختیارش از دستم در رفت.

(ترسیده)من- تهیونگ! نمیتونم پام و تکون بدم!

از روی صندلی بلند شد

(نگران)تهیونگ- بزار کمکت کنم

دستش و گذاشت روی پام که هیچی احساس نکردم
یهو گفتم

(ترسیده)من- دستت و حس نمیکنم! وای نکنه مجبور شم پامو قطع کنم!

دستش و برد پایین تر به سمت زانوهام و مچ پاهام

تهیونگ- نه بابا نفوذ بد نزن. الان چی حس میکنی؟
(نگران ترسیده)من- نه!

به کل حس لامسه رو از پام از دست داده بودم. [یعنی ممکنه پام و قطع کنن؟ یا برم روی ویلچر؟ میترسم!]

(نگران)تهیونگ- صبر کن برم پرستار بیارم

از اتاق رفت بیرون.
پایین تختم پنجره با پرده های سفید. پنجره رو باز کرده بودن و باد نسیمی که از لای پرده ها میومد، ریه ها مو نوازش میکردن.
حس کردم صدای گنجشکا میان. چشام و بستم و بهشون خووب گوش دادم.
گنجشکا درست روبه روی پنجره، روی درخت لونه داشتن.
یک گنجشک که معلوم بود مادر یا پدر اون جوجه های تازه بدنیا مدس، براشون غذا اورد و گذاشت توی دهنشون.

من- جوجه کوچولو، اون مامانت یا بابا؟ میگم، میشه مامان بابای منم بشین؟ من خانواده ندارم!

بغض کردم. برای خانواده اصلا مراسم عزاداری نگرفته بودم. اونا خیلی غریب به خاک سپرده شدن.

#رمان#Roman
دیدگاه ها (۱)

BTS, Roman

BTS, Roman

BTS, Roman

BTS, Roman

black flower(p,306)

طرح اولیه‌ی اجرای Daydream در اصل این‌طوری بوده که تخت رو می...

طرح اولیه‌ی اجرای Daydream در اصل این‌طوری بوده که تخت رو می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط