شب بـہ شب منتظر قاصدڪے میمانم
شب بـہ شب منتظر قاصدڪے میمانم
تا خبر از تو رساند بـہ تنِ بے جانم
پنجرہ بازشد اما قاصدڪ پَرپَر بود...
دل من ماند و دو چشمان پُر از بارانم
تا خبر از تو رساند بـہ تنِ بے جانم
پنجرہ بازشد اما قاصدڪ پَرپَر بود...
دل من ماند و دو چشمان پُر از بارانم
۱۷۶
۱۷ مرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.